نقش آموزش مجازي بر ابعاد اقتصاد مقاومتي مبتني بر سيستم هاي استنتاج فازي در وزارت ورزش و جوانان

آموزش و توليد محتوا، ازجمله راه هاي دستيابي به فرهنگ اقتصاد مقاومتي مي باشد. پژوهش حاضر درصدد بررسي نقش آموزش مجازي (توليد محتوا) بر ابعاد اقتصاد مقاومتي در وزارت ورزش و جوانان بوده است. با توجه به هدف تحقيق و اتفاق نظر جمعي از اساتيد، اين تحقيق مبتني بر استدلال‌ها و تحليل‌هاي منطقي اقدام به ارائه الگويي نوين  كرده است كه به مجموعه دانش در اين حوزه مي‌افزايد. پس مي‌توان آن را از حيث روش، داراي روش شناسي توسعه و از حيث اجرا از نوع تحقيق عملي يا مدل سازي پيمايشي دانست. در اين تحقيق به منظور ارائه مدل اوليه، از روش مصاحبه اكتشافي به موازات كتابخانه‌اي بهره گرفته شده و سپس با استفاده از پرسشنامه اقدام به اخذ نظر خبرگان شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه مقدار عددي (قطعي) FIS  كلي 5.08 به دست آمده است كه با تطبيق دادن اين عدد با تابع عضويت تعريف شده براي سيستم استنتاج فازي مي‌توان آن را در حد متوسط دانست. اين موضوع گوياي آن است كه آموزش مجازي بر ظرفيت سازماني و بر همبستگي بين كاركنان و مديران و بر كنترل مصرف و استفاده از توليد داخلي  تأثير معناداري دارد. بدين ترتيب مي توان گفت كه استفاده از روش هاي مختلف آموزشي براي فرهنگ سازي و نهادينه شدن مفهوم اقتصاد مقاومتي در اذهان و در عمل، از ملزومات كاهش يا حذف شوك هاي اقتصادي وارد بر بدنه جامعه است. ازآنجا كه نقش نيروهاي انساني در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتي بسيار مهم است، آموزش صحيح و اصولي نيروي انساني و فرهنگ سازي و دروني‌كردن اهداف اقتصاد مقاومتي، از اركان اساسي دستيابي به اين اهداف به شمار مي آيد.