عنوان مقاله :
شعلهواري بيان دو عارف بزرگ خراسان (سنايي و مولانا)
پديد آورندگان :
غريب ، مصطفي دانشگاه بيرجند , بهنام فر ، محمد دانشگاه بيرجند - گروه زبان و ادبيات فارسي , رحيمي ، مهدي دانشگاه بيرجند - گروه زبان و ادبيات فارسي , محمدي ، ابراهيم دانشگاه بيرجند - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
عرفان , سوررئاليسم , سنايي , مولانا , خراسان , شعلهواري بيان
چكيده فارسي :
شعلهواري بيان، يكي از مؤلفههايي است كه در مكتب سوررئاليسم و بويژه از سوي آندره برتون مورد توجه بوده است. منظور از شعلهواري بيان، استفاده از استعارات و تصاوير درخشان و نوراني براي بيان تعابير آتشين و شعلهوار است. اين نورانيت كه نور ايماژ ناميده ميشود، برآمده از الحاق دو بخش متفاوت تصوير است. در كلام برخي از شاعران فارسيزبان نيز نوعي شعلهواري بيان وجود دارد كه شبيه به شعلهواري بيان سوررئاليستهاست. در تحقيق حاضر، با روش توصيفي تحليلي، شعلهواري بيان در غزليات سنايي و مولانا (دو شاعر بزرگ خراسان) مورد بررسي قرار گرفته و پس از استخراج نمونهها، به مقايسه اين مؤلفه در غزليات سنايي و مولانا پرداخته شده است. نتايج تحقيق نشان ميدهد كه شعلهواري بيان در غزليات سنايي و مولانا وجود دارد و هر دو شاعر براي بيان تعابير شعلهوار، از عناصري همچون خورشيد، ماه، آتش، شمع، شعله، چراغ و نور استفاده كردهاند. شباهتهاي لفظي و محتوايي در اشعار دو شاعر، نشاندهنده تأثر بيچونوچراي مولانا از سنايي در سرايش اينگونه اشعار است. با وجود اين شباهتها، تفاوتهايي نيز در شعلهواري بيان اين دو شاعر وجود دارد؛ بسامد بالاتر شعلهواري بيان و درخشندگي بيشتر تصاوير در غزليات مولانا، ازجمله اين تفاوتهاست كه نشان ميدهد مولانا در عين تأثر از شاعراني چون سنايي، كلام آنها را به اوج رسانده و ابداعات بيبديلي داشته است. تفاوتهايي نيز در شعلهواري بيان مولانا و سنايي با سوررئاليستها وجود دارد كه ازجمله آنها ميتوان به باورپذيري خواننده در مواجهه با تعبيرهاي شعلهوار سنايي و مولانا و شعلهواري بيشتر و درخشانتر كلام اين دو شاعر نسبت به سوررئاليستها اشاره كرد.
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي اجتماعي خراسان
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي اجتماعي خراسان