عنوان مقاله :
حق تعالي تنها جوهر هستي سير تحول جوهر و عرض بر مبناي سه مرتبهي سير فلسفي ملاصدرا
پديد آورندگان :
بابايي، علي دانشگاه محقق اردبيلي - گروه فلسفه، اردبيل، ايران
كليدواژه :
حقتعالي , جوهرهستي , عرض , حركت , تجددامثال , حكمت متعاليه , ملاصدرا
چكيده فارسي :
در فلسفهي مشائي ماهيات به جوهر و عرض تقسيم ميشوند و چون حقتعالي ماهيت نيست، بنابراين نه جوهر است و نه عرض. اما در حكمت خاص صدرايي، نهتنها حقتعالي جوهر خوانده ميشود، بلكه فراتر از آن، حقتعالي تنها جوهر هستي است. اعراض از مراتب وجود جوهر به شمار مىروند. عرض وجودى مستقل در كنار وجود جوهر نيست. رابطهي ميان جوهر و عرض، عميقتر از رابطهي ميان دو شيئى است كه به هم ضميمه شدهاند. اين دو، دو مرتبه از يك وجودند؛ يعنى يك وجود است كه از مرتبهاى از آن، ماهيت جوهر و از مرتبهي ديگر آن، ماهيت عرض انتزاع مىشود، نه آنكه جوهر يك وجود داشته باشد و عرض وجودي ديگر و آنگاه، آن دو وجود به يكديگر ضميمه شده باشند. سرّ اين مطلب آن است كه وجود فىنفسه عرض، عين وجود عرض براى موضوعش است؛ بنابراين وجود عرض عين تعلق و ارتباط و وابستگى به وجود جوهرى است كه موضوع آن است و براى چنين چيزى نمىتوان وجودى مستقل و مغاير با وجود موضوعش قائل شد، بلكه وجودش لاجرم از مراتب وجود موضوعش است و ماسواي او، هر آنچه ميتوان سراغ گرفت، عرضاند. حال سخن اصلي اين است كه ملاصدرا بر چه اساسي به چنين موضعي دست پيدا ميكند و آيا ميتوان به حقتعالي عنوان جوهربودن را اطلاق كرد؟ پاسخ اين است كه به دلالت قرائن مختلف، ملاصدرا سه مرتبهي سير فلسفي را تجربه كرده و در سه مبناي متمايز سخن گفته است: 1. اصالت ماهوي؛ 2. اصالت وجودي وحدت تشكيكي؛ و 3. اصالت وجودي وحدت شخصي. در هر سير فلسفي صدرا، يك نحوه از تحول در بحث جوهر و عرض صورت ميگيرد؛ يكبار با گذر از اصالت ماهيت به اصالت وجود تشكيكي، ملاصدرا انقلاب جوهري خود را عرضه ميدارد، بار ديگر هم با گذر از اصالت وجود وحدت تشكيكي به اصالت وجود وحدت شخصي، در بحث جوهر و عرض تحولي ارائه ميدهد و بر مبناي آن، حقتعالي را تنها جوهر هستي ميخواند.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
انديشه ديني