عنوان مقاله :
تحليل بلاغي و منظورشناختي در جملههاي انشايي ( نمونۀ بررسي: داستانوارههاي موسي در مثنوي مولوي)
عنوان به زبان ديگر :
Analysis Of Rhetorical Function Of Exclamative Sentences, In Rumi s Masnavi (with emphasis on the story of Moses)
پديد آورندگان :
جليلي جشن آبادي، صبا دانشگاه پيام نور، تهران، ايران , رحيمي، مهدي دانشگاه بيرجند، بيرجند، ايران
كليدواژه :
جملههاي انشايي , تحليل بلاغي , منظورشناختي , مثنوي مولوي , داستانوارههاي موسي
چكيده فارسي :
يكي از مباحث مهم در علم معاني، جملههاي انشايي است كه به طلبي و غيرطلبي تقسيم ميشود. انشاي طلبي شامل گزارههاي امري و نهي، پرسشي، تمنّي و ندا و دعا ميباشد. بنا بر اصل سهگانۀ؛ مقتضاي حال مخاطب و مقام او و هدف نويسنده، گاهي گزارههاي انشايي از ظاهر دستوري خود عدول كرده و معنيِ معني آنها -كاركرد بلاغي- چشمگير شود. با بررسي منظورشناختي اين گزارهها، ميتوان لايههاي پنهاني زبان را كشف كرد. ازآنجايي كه گفتگو، عنصر اصلي در برقراري ارتباط است، در اين پژوهش، گزارههاي انشايي درگفتگوها و داستانوارههاي موسي در مثنوي مولوي تحليل و بررسي مي-شود. در اين پژوهش، به اين نتيجه رسيديم كه مولوي ازكاركردهاي ترغيبي و همدلي زبان بسيار بهره ميبرد تا به وسيلۀ شيوة خطابي و منبري، به هدف خود كه اقناع و برانگيختگي و ترغيب مخاطب است، دست يابد. بيشترين نمونههاي اين ترغيب و برانگيختگي نيز در گزارههاي امري و ندايي و نيز پرسشي نمود يافته است.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده لاتين
عنوان نشريه :
بلاغت كاربردي و نقد بلاغي