مقايسه اثربخشي شناخت درماني گروهي مبتني بر ذهن آگاهي و تحريك الكتريكي مستقيم مغز از روي جمجمه بر كاهش افسردگي در جمعيت غير باليني

Comparison of the Effectiveness of Mindfulness-Based Group Cognitive Therapy and Transcranial Direct-Current Stimulation on depression reduction in a nonclinical population

مقدمه:افسردگي شايع­ ترين اختلال رواني در دنيا است. شناخت­ درماني گروهي مبتني بر ذهن­ آگاهي يكي از درمان­ هاي مؤثر، و تحريك با جريان الكتريكي مستقيم مغز از روي جمجمه يكي از درمان­ هاي جديد براي افسردگي است. اين مطالعه با هدف مقايسه اثربخشي اين دو شيوه درماني بر كاهش افسردگي انجام شده است. روش‌: اين پژوهش از نوع نيمه­ آزمايشي با پيش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه كنترل بود. آزمودني­ ها 60 نفر از دانشجويان داراي علائم افسردگي بودند كه پس از غربال با پرسش­نامه سلامت عمومي با روش هدف­مند، بر اساس نمرات پرسشنامه افسردگي بك(نمره بالاي 15) انتخاب و به صورت تصادفي در 4 گروه 15نفري شامل گروه شناخت درماني گروهي مبتني بر ذهن­ آگاهي، تحريك الكتريكي مستقيم مغز از روي جمجمه، گروه شم(تحريك ساختگي) و گروه كنترل جايگزين شدند و در مرحله پس­آزمون مجدداً با پرسش­نامه­ افسردگي بك مورد ارزيابي قرار گرفتند. داده­ هاي پژوهش با روش تحليل كواريانس با استفاده از نرم­ افزار SPSS نسخه 21 تحليل شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد هر دو گروه آزمايش كاهش معني­ داري(05/0 P<) در نمرات افسردگي در پس­ آزمون داشتند، در حالي كه در گروه شم و كنترل تفاوت معني­ داري مشاهده نشد. بين دو گروه شناخت­ درماني گروهي مبتني بر ذهن­ آگاهي و تحريك الكتريكي مستقيم مغز از روي جمجمه تفاوت معني‌داري وجود نداشت(05/0P>). نتيجه‌گيري: شناخت درماني گروهي مبتني بر ذهن­ آگاهي و تحريك الكتريكي مستقيم مغز از روي جمجمه در كاهش افسردگي در جمعيت غيرباليني مؤثر هستند..

Aim: Depression is the most common mental disorder in the world. Mindfulness-based group cognitive therapy is one of the effective treatments, and transcranial direct-current stimulation is one of the new treatments for depression. This study aimed to compare the efficacy of these two therapies in reducing depression. Methods: This was a quasi-experimental study with pre-test and post-test with control group. Subjects were 60 students with depressive symptoms who were screened with General Health Questionnaire and selected by purposeful method based on Beck Depression Inventory(score above 15), and divided randomly into 4 groups of fifteen, including mindfulness-based cognitive therapy, transcranial direct-current stimulation, sham group(mock stimulation), and control group, and were reassessed in post-test using Beck Depression Inventory. The data were analyzed by repeated measurements design using SPSS software version 22. Results: The results showed that both experimental groups had a significant decrease in post-test depression scores(p<0/05), while there was no significant difference in sham and control groups. There was no significant difference between the two experimental groups in mindfulness-based group cognitive therapy and transcranial direct-current stimulation(p>0/05). Conclusion: Mindfulness-based group cognitive therapy and transcranial direct-current stimulation are effective in reducing depression in the nonclinical population.