شماره ركورد :
1201693
عنوان مقاله :
نقش نظارت توهين‌آميز بر تنش شغلي و انحراف كاركنان بانك‌هاي منتخب شهرستان نجف‌آباد با نقش ميانجي خودتنظيمي
عنوان به زبان ديگر :
The role of abusive supervision on job tension and employees deviance of selected banks in Najafabad city, mediation by self-regulation role
پديد آورندگان :
حكاك، محمد دانشگاه لرستان - دانشكده مديريت و اقتصاد، خرم آباد، ايران , منتظري نجف آبادي، راضيه دانشگاه لرستان - دانشكده مديريت و اقتصاد، خرم آباد، ايران
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
9
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
24
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
انحراف كاري , تنش شغلي , خودتنظيمي , نظارت توهين‌آميز
چكيده فارسي :
هدف: هدف اين پژوهش بررسي نقش نظارت توهين‌آميز بر تنش شغلي و انحراف كاري كاركنان بانك‌هاي منتخب شهرستان نجف‌آباد با نقش ميانجي خود تنظيمي است. روش: جامعه آماري پژوهش شامل 435 نفر از كاركنان بانك‌هاي منتخب شهرستان نجف‌آباد مي‌باشد كه براساس جدول مورگان نمونه‌اي به حجم 217 نفر به شيوه تصادفي در دسترس از بين آنان انتخاب شده‌اند. براي سنجش متغيرهاي پژوهش نيز از پرسشنامه‌هاي؛ نظارت توهين‌آميز تپر (2000)، خودتنظيمي تنگني و همكاران (2004)، تنش شغلي هاوس و ريزو (1972) و انحراف كاري بنت و رابينسون (2000) استفاده شد. پايايي پرسشنامه‌ها با روش آلفاي كرونباخ و پايايي تركيبي مورد تائيد قرار گرفت. در تجزيه و تحليل داده‌ها از مدل‌سازي معادلات ساختاري و نرم افزار pls استفاده شده است. يافته‌ها: نتايج پژوهش نشان داد كه نظارت توهين‌آميز بر انحراف كاري كاركنان تاثيرگذار است. همچنين نظارت توهين‌آميز به‌طور غيرمستقيم و از طريق خودتنظيمي بر تنش شغلي كاركنان تاثيرگذار مي باشد كه نشان دهنده نقش ميانجي خودتنظيمي است. نتيجه‌گيري: نظارت توهين‌آميز يكي از عوامل افزايش دهنده تنش و انحراف در كاركنان قلمداد مي شود. زماني كاركنان مي‌توانند خود را از تنش يا انحراف كاري مصون نگه دارند كه مهارت‌هاي خود تنظيمي را كسب كرده باشند. از آنجايي كه نقش ميانجي خود تنظيمي مورد تاييد قرار گرفته است، از اين‌رو كاركنان مي‌توانند با بهره‌گيري از خود تنظيمي اثرات مخرب نظارت توهين‌آميز را كاهش دهند.
چكيده لاتين :
Aim: The purpose of this study was to investigate the effect of abusive supervision on job tension and deviance among employees of selected banks in Najaf Abad city with their self-regulatory mediator role. Methodes: The statistical population of the study is 435 employees from selected banks in Najafabad city. They was selected randomly based on the Morgan table, a sample of 217 people from among them. To measure the variables of the research, Tepper’s (2000) abusive supervision questionnaire and Tangney’s (2008) self-regulation questionnaire, House and Rizzo’s (1972) job tension questionnaire and Bennett and Robinson’s (2000) job devince questionnaire were used. Reliability of the questionnaire was confirmed by Cronbach's alpha. Structural equation modeling and PLS software were used to analyze the data. Results: The results of the research showed that abusive supervision has an effect on employee deviation. Also, abusive supervision is indirectly affected on job tension by employee self-regulation. Conclusion: abusive supervision is one of the factors that increase tension and deviation in the employees. Employees can protect themselves from tensions or deviations when have acquired self-regulation skills. Therefore, employees can use self-regulation to reduce abusive supervision destructive effects.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
مشاوره شغلي و سازماني
فايل PDF :
8303793
لينک به اين مدرک :
بازگشت