اثربخشي آموزش تنظيم هيجان بر سوگيري توجه و بازداري‌هيجاني زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي

The Effectiveness of Emotion Regulation Training on Attention Bias and Emotional Inhabitation in Women with Social Anxiety

هدف اين پژوهش بررسي اثربخشي آموزش تنظيم هيجان بر سوگيري توجه و بازداري هيچان زنان مبتلا به اضطراب اجتماعي بود. اين مطالعه نيمه‌آزمايشي با استفاده از طرح پيش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي بود كه به مراكز جامع سلامت شهر اردبيل در پاييز سال 1398 مراجعه كرده بودند، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس انتخاب، و به طور تصادفي در دو گروه برابر آزمايش و گواه جايگزين شدند. گروه آزمايشي طي 8 هفته تحت آموزش تنظيم هيجان قرار گرفت، و در اين مدت بر گروه گواه، هيچ مداخله‌ي اعمال نشد. براي جمع‌آوري داده‌ها از نرم افزار دات‌پروب و پرسشنامه بازداري‌هيجان مورد استفاده قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از روش‌هاي آماري توصيفي و تحليل كوواريانس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج به دست آمده از مقايسه پس‌آزمون دو گروه نشان داد كه نمرات پس‌آزمون سوگيري توجه و كنترل هيچان گروه آزمايش و كنترل تفاوت معني‌داري داشت. اين نتايج نشان دادند كه آموزش تنظيم هيجان موجب كاهش نمرات سوگيري توجه و بازداري هيچان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي شد. مطابق با يافته‌هاي پژوهش حاضر مي‌توان آموزش تنظيم هيجان را به عنوان يك روش موثر در جهت كاهش سوگيري توجه و بازداري هيجان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعي پيشنهاد كرد.

The purpose of this study was to examine the effectiveness of Emotion Regulation on Attention Bias and Emotional inhabitation in women with social anxiety disorder. This semi-experimental study was conducted using pre-test and post-test with control group The statistical population of this study was compromised the whole female panic disorder patients visited in Ardabil Comprehensive Health clinic in full of 2019. Thirty patients were selected through convenience sampling method and were randomly assigned to two equal experimental and control groups. Experimental group were received the 8 weeks of Emotion Regulation therapy, while control group was not received any. Dot-Probe Software and Emotional Inhabitation Questionnaires were used in pre-test, post-test for gathering data. Data were analyzed via descriptive indices and multivariate analysis of covariance. The result of comparing post-test of scores in two groups showed that there were significant differences in symptoms of Attention Bias and Emotional inhabitation scores between experimental and control group. These results revealed that the Emotion Regulation therapy can reduced the symptoms of Attention Bias and Emotional inhabitation in women with social anxiety disorder. According to the findings of the present study, emotion regulation training can be suggested as an efficient method to reduced attention bias and emotional inhabitation in women with Social Anxiety Disorder.