واكاوي زنجيره ارزش صنعت فولاد ايران با استفاده از تحليل اقتصادي زنجيره ارزش و جريان مواد

صنعت فولاد به عنوان يكي از صنايع مادر كشور نقش بسزايي در اشتغال زايي و ارزآوري دارد و از صنايع زيربنايي توسعه كشور محسوب مي شود. ايران در فاكتورهاي مهم توليد فولاد مزيت دارد؛ بر اساس طرح جامع فولاد ايران، كليه حلقه هاي زنجيره ارزش اين صنعت مي بايست به صورت متوازن توسعه يابند تا كشور از حيث تامين مواد اوليه و مياني زنجيره خود كفا باشد. در مقاله پيش رو با استفاده از روش تحليل اقتصادي زنجيره ارزش و تحليل جريان مواد به واكاوي زنجيره ارزش صنعت فولاد ايران در سال هاي 9395 پرداخته شده است. ابتدا زنجيره ارزش فولاد كشور ترسيم و با استفاده از آمار مربوط به ميزان توليد و فروش سالانه در هر حلقه از زنجيره ارزش، آمار واردات و صادرات محصولات مختلف زنجيره و . . . جريان مواد در زنجيره ارزش صنعت فولاد تحليل گرديد. سپس كل ارزش افزوده حاصل از زنجيره و سهم مراحل مختلف و هزينه هاي عملياتي و سربار در هر حلقه شناسايي شد. بر اساس نتايج اين تحقيق عدم توزان و عدم بهره وري در طول زنجيره مشهود است و در هر سه سال كمبود ظرفيت گندله سازي، گلوگاه توازن زنجيره بوده است. علاوه بر اين تنها بدليل تفاوت ظرفيت اسمي و توليد واقعي در توليد گندله در سال 1393 حدود چهارصد ميليارد ريال، در سال 1394 حدود هزار ميليارد ريال و در سال 1395 حدود هشت هزار ميليارد ريال از ارزش افزوده اي كه مي توانست در زنجيره توليد شود، كاسته شده است. بر اساس نتايج اين تحقيق عدم توزان و عدم بهره‌وري در طول زنجيره مشهود است و در هر سه سال كمبود ظرفيت گندلهسازي، گلوگاه توازن زنجيره بوده است. علاوه بر اين تنها بدليل تفاوت ظرفيت اسمي و توليد واقعي در توليد گندله در سال‌ 1393 حدود چهارصد ميليارد ريال، در سال 1394 حدود هزار ميليارد ريال و در سال 1395 حدود هشت هزار ميليارد ريال از ارزش افزوده‌اي كه مي‌توانست در طول زنجيره توليد شود، كاسته شده‌است.