عنوان مقاله :
تحليل نشانه– معناشناسي فرآيند داستانسراييِ هزار و يكشب از نظام تقابل تا تطابق
پديد آورندگان :
دادبود ، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري , بشيرنژاد ، حسن دانشگاه فرهنگيان , شعيري ، حميدرضا دانشگاه تربيت مدرس تهران
كليدواژه :
گفتمان روايي , نشانه-معناشناسي , روايتپردازي , داستان هزار و يكشب
چكيده فارسي :
اين جستار به بررسي روند روايتپردازي در داستان هزار و يكشب ميپردازد و تلاش ميكند تا سير حركت روايتپردازيِ راوي، شهرزاد را براي تعليق و تأخيرِ كنش بيمارگونه شهريار نشان دهد و حصول به هدفغايي يعني توقّف كامل آن كنش و رسيدن به غايتمندي ِگفتمان را براساس رويكرد نشانهمعناشناسي گرمس بررسي كند. مسأله اصلي پژوهش اين است كه چگونه با نشتي روايت به درون گفتمان، ساز و كار گفتماني تغيير ميكند و با اين تغيير، نظامِ كنشيانتقامجوييِ ملك بهحالت تعليق درميآيد و استمرار اين تعليق سبب ميشود كه نظام ارزشي تغييركند. با تغيير نظام ارزشي و استحالهپذيري، شهريار از نيستي به هستي باز ميگردد. نتايج پژوهش نشان ميدهد كه كنش تقابلي اوليّه بين شهرزاد و شهريار به وضعيتِ عاطفي و تطابقي منجر شده و استعلايِ معنايي با تغيير از وضعيت نابسامان به وضعيت سامانيافته رخ داده است. ميتوان اذعان كرد كه هرگز روايتها بدون شكلگيري نظام گفتماني شكل نميگيرد. مقاومت شهرزاد، بحران عاطفي را در شهريار به استعلاي معناي حضور در هستي تغيير ميهد. شهرزاد با بهرهگيري از زبان روايت، موقعيت نابسامان اجتماعي و شرايط روحي شهريار را تغيير ميدهد و شهريار در مقابلِ معناي جديدي از زندگي و هستي در جهان قرار گرفته است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ادبي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ادبي