عنوان مقاله :
اشه در مفهوم اكمال و ارتباط آن با هنر
پديد آورندگان :
اكبري ، پريسا - - , داداشي ، ايرج دانشگاه هنر
كليدواژه :
اشه , اكمال , فرشگرد , هنر
چكيده فارسي :
دوران تاريخ ايرانِ پيش از ورود اسلام، از لحاظ معرفتشناسي عمدتاً تحت فراروايتي بنام كيش مزديسنا قراردارد كه برتمام شئون زندگي اجتماعي، سياسي وفرهنگي آن سايه افكندهاست. برمبناي دكترين كيش مزديسنا كه بر هفت پايه يكتايي اهورامزدا، پيامبري اشوزرتشت، پيرويِاز اشه، داشتنِانديشه، گفتاروكردارِنيك، آزاديِگزينشِ راه، پاداشِكارِنيك و كيفرِكارِزشت، جاودانيِروان و رستاخيز استوار است؛ خداوند جانوخرد، جهان را براساس هنجاري بهنام اشه آفريده كه برتمام هستي حاكم است؛ حقيقتي محيط بر كيش زرتشت و حتي حكمت پيشازرتشتي، كه درهمه مراتب؛ جهان هستي را بهسوي كمال و رسيدن به اصل و مبدأ خلقت هدايتمينمايد. از يكسو آفرينش اثرهنري در خلاء صورت نميگيرد و در تعريف سنتي آن به كمال رساندن نفس خويش و بهتبعآن نفس غير است و ازسوييديگر در هنر ايران؛ براساس جهانبيني پيشينيان كه متكّي بر آموزههاي يكتاپرستانه و خردمندانه بودهاست ، فعل خلاق هنرمند، در طول فعل خلاق الهي و دقيقاً بر همان نحو، مبتني بر نظم و اكمال لايق هر شيء است و هنرمند به دليل ديالكتيك خرد خود با خرد مينوياست كه از حقايق جهان مينوي آگاهي يافته و در فعل آفرينش هنري، به هر چيزي كمال لايق آن را ميبخشد. اين پژوهش ضمن بررسيو تفسيرساده متون؛ با عنايت به بنيانهاي آموزه مزدايي و استفادهاز منابع مكتوب و روش اسنادي و تحليل و تفسير متناسب اين آموزه، رابطه اشه و اكمال را مورد بررسي قرار داده است. لذا ضمنِ تحليلِ معنايي واژه اشه در متون مزدايي و پيشامزدايي؛ حضور مفاهيم هنر و زيبايي، تكامل، پويايي و حركت؛ همچنين نظم و تعادل بررسي ميشود.
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي