عنوان مقاله :
انفعالِ نفس و تغييرِ ذاتِ مدرِك: مسألهاي ارسطويي، رديهاي سينوي و دفاعيهاي صدرايي
پديد آورندگان :
زالي ، مصطفي دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه
كليدواژه :
نفس , ارسطو , ابنسينا , ملاصدرا , اتحاد عاقل و معقول
چكيده فارسي :
نفس در فلسفهي ارسطويي به عنوان قوهي مدرِك شناخته شده و از آنجا كه ادراك نوعي استحاله به شمار ميرود، مسألهي تبيين تغييرِ نفس از جايگاهي خاص برخوردار است. ارسطو خود در فصل پنجم كتاب دوم دربارهي نفس از نوعي استحاله در نفس سخن ميگويد كه مستلزم تغيير در ذات مدرِك و در نتيجه متمايز از استحالهي كيفي طبيعيات (استحالهاي كه در آن دو امر متضاد جايگزين يكديگر ميشوند) است. اين تعبير مستلزم استكمال ذات نفس در فرآيند ادراك بدون پذيرش ماهيتي خاص، و در نتيجه قابل انطباق بر مفهوم مناقشهبرانگيز اتحاد عاقل و معقول است. اين نوشتار بر مبناي همين انطباق، نخست به شرح انفعال خاص نفس نزد ارسطو و سپس توضيح عدم امكان تبيين آن نزد ابنسينا و در نهايت چگونگي امكان تبيين آن نزد ملاصدرا ميپردازد. به اين منظور نخست ويژگيهاي انفعال خاص نفس نزد ارسطو و تمايز آن از استحالههاي متعارف با كنار هم نهادن فقرات پراكندهي ارسطو بيان ميشود؛ سپس با تدقيق در استدلالهاي ابنسينا در رد اتحاد عاقل و معقول، مفروضات خاص سينوي، كه به امتناع تبيين اين استحاله نزد او ميانجامد، توضيح داده ميشود. بخش آخر اين مقاله به شرح مفروضات صدرايي در امكان تبيين اين استحاله اختصاص دارد؛ به گونهاي كه در نهايت روشن ميشود ميتوان ابنسينا و ملاصدرا را دو جريان متفاوت در تفسير علمالنفس ارسطو دانست.
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي