تحليل و تبيين امر روزمره در فضاهاي عمومي شهري مطالعه موردي: فضاي كافه‌هاي شهر دزفول

زندگي روزمره شهري مفهوم تازه اي در علوم اجتماعي و جامعه شناسي شهري نيست و تاكنون نقش مهمي در خيزش مطالعات مربوط به حوزه هاي شهري و جامعه شناسي ايفا كرده است. به گونه اي كه زندگي روزمره شهري اصلي ترين قلمرو توليد معنا در رهيافت هاي نظريه پردازان اين حوزه بوده است. يكي از فضاهاي شهري كه امروزه  امر روزمرگي در آن بسيار پررنگ مي باشد كافه ها مي باشند. از اين رو در پژوهش حاضر سعي گرديده است تا با روش گرند تئوري مفاهيم، متغيرها و مقولات كه در شكل گيري امرروزمره در فضاي كافه ها مؤثرند، مورد بررسي قرار گيرند. در اين پژوهش با روش گرند تئوري به جمع آوري و تحليل داده ها با كد گذاري باز، محوري و انتخابي صورت گرفته است. نمونه گيري  نظري تا زمان اشباع نظري ادامه يافته است. حجم نمونه طبق قاعده اشباع مشخص شده. ضمن آنكه حداقل با 40 نفر مصاحبه انجام شد و  تعداد 210 مفهوم شناسايي گرديد. بهره مندي از كافه ها و مصرف آن به عنوان يكي از فضاهاي شهري داراي 14 مقوله اشتغال زايي، جامع نگري نيازها و زيرساخت ها، تجربه اندوزي، گرايش به مدرنيسم، شكل گيري حس تعلق اجتماعي، ارزشمند بودن فضاي حاكم بر كافه، معرفي معماري مدرن، ارائه عادت واره ها و ذائقه هاي جديد، اوقات فراغت، رفع تنش هاي فكري و رواني، هويت پنداري فردي و ملي، قانون گريزي، عرفي شدن و تشكيل سوژه هاي سياسي است. نتايج نشان مي دهد كه 5 عامل فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، سياسي، رواني در شكل گيري امر روزمره مؤثرند. سپس هريك از اين عوامل با استفاده از پاسخ هاي جامعه آماري به وسيله پرسشنامه ساخته شده از بخش كيفي  با ضريب رگرسيون مورد آزمون قرار گرفته نشان مي دهد كه عامل فرهنگي (6.25)، عوامل اقتصادي (10.16)، عوامل اجتماعي (10.16)، عوامل سياسي (6.18)، عوامل رواني (1.45)، از بيشترين تا كمترين تأثير در شكل گيري امر روزمره در فضاي كافه ها را دارند.