شناسايي قصد به‌كارگيري عمليات خوب كشاورزي در ميان توت‌فرنگي‌كاران شهرستان‌هاي مريوان و سروآباد: كاربرد نظريه رفتار برنامه‌ريزي ‌شده

افزايش سريع جمعيت جهاني و صنعتي شدن توليدات كشاورزي موجب تخريب منابع طبيعي شده و چالش هاي بزرگي را بر سيستم زيست محيطي وارد كرده است. هدف اين تحقيق توصيفي، شناسايي قصد توت فرنگي كاران شهرستان هاي مريوان و سروآباد در بكار گيري عمليات خوب كشاورزي بود. جامعه آماري تحقيق، توت فرنگي كاران شهرستان هاي مريوان و سروآباد بودند (241=N). حجم نمونه با جدول كرجسي و مورگان 174 نفر محاسبه شد. افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند.ابزار تحقيق، پرسشنامه بود كه روايي ظاهري و محتوايي آن با استفاده از نظرسنجي از متخصصان مورد تأييد قرار گرفت. پايايي پرسشنامه، از طريق محاسبه ضرايب آلفاي كرونباخ و پايايي تركيبي مورد تأييد قرار گرفت. براي تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزارهاي AMOS نسخه 23 و SPSS نسخه 23 استفاده شد. نتايج آمار توصيفي نشان داد بيشترين و كمترين مقدار ميانگين مؤلفه‌هاي رفتار بكارگيري عمليات خوب كشاورزي به ترتيب به مؤلفه‌هاي برداشت و بسته بندي (3/60 از 5) و شرايط و موقعيت مزرعه (2/96 از 5) اختصاص يافت. همچنين، ميانگين محاسبه شده براي نگرش (3/76 از 5)، هنجارهاي ذهني (3/45 از 5)، كنترل رفتار درك شده (3/19 از 5) و قصد بكارگيري عمليات خوب كشاورزي (3/66 از 5) بالاتر از سطح متوسط بدست آمد. يافته هاي تحقيق نشان داد كه متغيرهاي نگرش و كنترل رفتار درك شده توت فرنگي كاران تأثير مثبت و معني داري بر قصد آن‌ها نسبت به بكارگيري عمليات خوب كشاورزي داشتند. به‌طوري كه اين متغيرها توانستند در حدود 25 درصد از تغييرات قصد توت فرنگي كاران نسبت به بكار گيري عمليات خوب كشاورزي را تبيين كنند.