اثرهاي كشندگي و زير‌كشندگي حشره‌كش‌هاي كرومافنوزايد، پيريداليل و تيوديكارب روي زنبور پارازيتوئيد Habrobracon hebetor

زنبور Say Habrobracon hebetor، يكي از مهم ترين پارازيتوئيدهاي لارو بسياري از آفات بال‌پولك‌دار به‌ ويژه خانواده نوكتوئيده است. در اين پژوهش، اثرهاي كشندگي و زيركشندگي حشره كش هاي كرومافنوزايد، پيريداليل و تيوديكارب روي اين زنبور پارازيتوئيد در شرايط آزمايشگاهي مورد بررسي قرار گرفت. آزمايش هاي زيست سنجي به روش تماسي روي حشرات كامل و اثرهاي زيركشندگي به روش سم شناسي دموگرافيك انجام شد. بنا بر نتايج آزمايش هاي زيست سنجي، مقادير LC30 برآورد شده براي كرومافنوزايد و تيوديكارب به ترتيب 126.43 و 54.24  ميلي گرم ماده مؤثر بر ليتر بود. از آن‌جا ‌كه تا سه برابر غلظت مزرعه اي پيريداليل (2250 ميلي گرم ماده مؤثر بر ليتر) باعث حداكثر 19 درصد مرگ و مير روي حشره شد، مقدار LC30 براي اين حشره‌ كش برآورد نشد. در آزمايش اثرهاي زيركشندگي حشره كش ها، زنبورهاي ماده در معرض غلظت هاي LC30 كرومافنوزايد و تيوديكارب و غلظت مزرعه اي پيريداليل (750 ميلي گرم ماده مؤثر بر ليتر) قرار گرفتند. بنا بر نتايج اين آزمايش، تيمارهاي حشره كش در مقايسه با شاهد به ‌صورت معني داري مدت زمان رشد و نمو مراحل مختلف زيستي، باروري و فراسنجه هاي جدول زيستي را تحت تأثير قرار دادند. نرخ هاي ذاتي (r) و متناهي (λ) افزايش جمعيت در تيمارهاي حشره كش در مقايسه با شاهد به ‌صورت معني داري كاهش يافتند. در نهايت، نتايج نشان داد كه تيوديكارب بيش ترين ميزان سميت را روي حشرات كامل زنبور پارازيتوئيد H. hebetor ايجاد كرد؛ درحالي كه كرومافنوزايد و پيريداليل اثرهاي سوء كم‌تري روي زنبور داشتند. در صورت تأييد شدن نتايج اين پژوهش پس از انجام آزمايش هاي مزرعه اي، امكان استفاده از پيريداليل و كرومافنوزايد در برنامه هاي مديريت تلفيقي آفت وجود خواهد داشت.