مطالعه ميزان مطابقت مدل ذهني دانشجويان با ساختار سيستم مديريت يادگيري دانشگاه تهران با روش كارت سورتينگ

Investigating the Adoption Rate of Students' Mental Model with the Structure of the Learning Management System of the University of Tehran by Card Sorting Method

زمينه و هدف: يادگيري الكترونيكي يكي از مهم­ترين مباحث محيط­هاي آموزشي در عصر حاضر است و دانشجويان به عنوان يكي از مهم­ترين عناصر يادگيري الكترونيكي نقش محوري را براي پذيرش و به كارگيري موثر سيستم­هاي مديريت يادگيري الكترونيكي دارند به طوري كه اطلاع از نگرش و مدل ذهني آنان جهت اجراي موفقيت آميز چنين روشي ضروري است. لذا هدف پژوهش حاضر مطالعه ميزان مطابقت مدل ذهني دانشجويان با ساختار سيستم مديريت يادگيري دانشگاه تهران با استفاده از روش كارت سورتينگ است. روش پژوهش: اين پژوهش با رويكرد كيفي و با ابزار كارت سورتينگ و مصاحبه انجام شد و جهت تجزيه و تحليل داده­ها از نرم افزار Usabilitest و آمار توصيفي، ماتريس فاصله، خوشه­بندي سلسله مراتبي استفاده شد و نمونه آماري پژوهش 15 نفر از دانشجويان كارشناسي ارشد دوره حضوري دانشگاه تهران بودند كه (نيمسال دوم سال تحصيلي 1398-1399) با سيستم مديريت يادگيري (مودل) در تعامل بودند. يافته­ها: يافته­ها حاكي از آن است كه از 42 كارت مورد بررسي، جايگاه و دسته بندي 36 كارت (85%) در سيستم مديريت يادگيري با مدل ذهني شركت كنندگان انطباق كامل داشت و تنها در خصوص بعضي موارد مانند بخش «راهنما» و «درس­هاي اخير مراجعه شده» كاربران مطابق مدل ذهني خود انتظار قرارگيري آن­ها را در دسته­هاي ديگر داشتند. و همچنين در خصوص برچسب­گذاري ها؛ 66 درصد از كاربران برچسب تنظميات را مناسب­تر از ترجيحات دانسته­اند و كاركرد بعضي مانند «مديريت مدال­ها»، «ترجيحات مدال­ها» براي آن ها ابهام داشت و همچنين دسته بندي ارائه شده در سه بخش «پروفايل كاربري»، «دسترسي سريع» و «درس­هاي من» مورد تاييد كاربران قرار گرفت . نتيجه گيري: نتايج نشان مي­دهد كه ميزان انطباق مدل ذهني دانشجويان با ساختار سيستم مديريت يادگيري دانشگاه تهران در حد مطلوب قرار دارد.

Background and Aim: E-learning is an important topic in the educational settings and students are significant prerequisites of it, who have an essential role for the acceptance and effective use of e-learning management systems so that knowing their attitudes and mental models is essential for the successful implementation of such a method. Therefore, the aim of this study was to investigate the Adoption Rate of students' mental model with the structure of the learning management system of the University of Tehran using the card sorting method. Methodology: Research had qualitative approach with card sorting and interview tools. Usabilitest software, descriptive statistics, distance matrix, and hierarchical clustering were used to analyze the data. Sample consisted of 15 postgraduate students at Tehran University (second semester of the academic year 2019-2020) that were interacting with the learning management system (Moodle). Findings: Findings indicate that out of 42 cards examined, the status and classification of 36 cards (85%) in the learning management system were fully consistent with the participants' mental model and only in some cases such as "Help" and" Recent lessons referred" according to their mental model, users expected these sections to be placed in other categories. As well as labeling; 66% of users found the "settings" tag more appropriate than their "preferences" and the function of some, such as "medal management", "medal preferences" was unclear to them. Also, the categories presented in the three sections: "User Profile", "Quick Access" and "My Lessons" were approved by users. Conclusion: The results show that the degree of adaptation of students' mental model to the structure of the learning management system of the University of Tehran is at a desirable level.