عنوان مقاله :
خوانش ديدگاه زبانشناختي ابن خلدون بر بنياد انگاره ي سوسور
پديد آورندگان :
صديقي ، بهار دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان وادبيات عربي , حسيني ، محمد باقر دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
زبان , گفتار , ابن خلدون , سوسور
چكيده فارسي :
ممكن است در آغاز اين سؤال مطرح شود كه چه رابطه و پيوندي ميان فرديناند دو سوسور، زبانشناس سوئيسي قرن بيستم و ابن خلدون، انگاره ساز و نظريهپرداز تونسي تبار قرن هشتم و نهم هجري ميتواند وجود داشته باشد كه سبب گشته در اين نوشتار، انديشهي مقايسهي ديدگاههاي اين دو دربارهي زبان به ذهن نويسنده متبادر گردد؟ زبان بهعنوان يكنهاد اجتماعي يا به عبارت بهتر، «دانش زباني جمعي» و بحث دربارهي آن به عنوان يك نظام با دو عنصر متمايز زبان و گفتار، همچنين دو رهيافت در زماني (تاريخي) (diachronic approach)و همزماني (ايستا) (synchronic approach) در زبان، براي نخستين بار در دورهي معاصر توسّط زبانشناس سوئيسي: لوئي فرديناند دو سوسور مطرح گرديد و به عنوان انگارهاي بيبديل مورد توجّه قرار گرفت؛ ولي حقيقت آن است كه جلوههايي از اين انگاره پيشتر در نظريهي زباني ابن خلدون، انگاره ساز برجستهي مسلمان –كه در حوزهي جامعهشناسي و فلسفهي اجتماع نيز پيش از دوركهايم «انگارهي همبستگي مكانيك و ارگانيك» را دربارهي جوامع مختلف مطرح نمود با شاكلهاي تقريباً مشابه ارائهشده است. مقالهي حاضر در پي آن است تا در آغاز،پس از معرفي كوتاه انگارهي سوسور برخي ايدههاي برجستهي موجود در آن را به شكل كوتاه مطرح نمايد و سپس آنها را بر اساس سخنان ابن خلدون در اين باره مورد ارزيابي قرار دهد. دريافت فرجامين جستار حاضر، حكايت از آن دارد كه ابن خلدون نيز مانند دوسوسور، زبان را از يكسو به عنوان يك نظام و كلّ منسجم و هماهنگ و بهويژه در زمرهي نظامهاي نشانه بنياد موردبررسي قرار داده است و به تمايز ميان زبان و گفتار اشارهكرده است و از سوي ديگر با اشاره به ماهيت دگرگوني پذير زبان، آن را به عنوان موجودي در حال تغيير مطرح ساخته است و رهيافتهاي درزماني و همزماني آن را موردمطالعه و بررسي قرار داده است.
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات عربي
عنوان نشريه :
زبان و ادبيات عربي