عنوان مقاله :
بتواره سرمايه داري دولتي در ايران (991323)
پديد آورندگان :
ستاري ، سجاد دانشگاه تهران
كليدواژه :
سرمايه داريِ ضدّسرمايه دارانه , سانتراليسم پارادايمي , پارادوكس ابيلين , خشونت سرمايه اي , دولت ضعيف و اجتماعات ضعيف تر , قوانين آهنين انباشت
چكيده فارسي :
مقاله كوششي است نو در فهم ماهيت بتواره ايِ سرمايه داري دولتي و منطق بازتوليدِ آن در جامعه ايران. استدلال اصلي نويسنده آن است كه براي مطالعه اَشكال معيني كه سرمايهداري در آن شكلها (مثلاً دولتي يا ملّي) در هر جامعه بروز ميكند؛ ابتدا بايد در جستجوي پاسخ به اين پرسش اساسي بود كه توسعه يك شكل خاصّ سرمايهداري، چه نسبتي با علّيتهاي ساختي يا ساختار «انباشت، هژموني، هويت و مشروعيتِ» پارادايم قدرت مستقر در آن جامعه داشته و تا چه حدّ «نظم پارادايمي موجود» را حفظ و بازتوليد، يا دگرگون ميسازد؟ وي با اين استدلال، گرايش بتواره ايِ نخبگان قدرت به هسته سرمايه داري دولتي را بيش از هر چيز ناشي از بداهتِ ذاتي سازواري اين نوع سرمايه داري با نظم پارادايمي مي داند. نويسنده در ادامه، ريشه هاي نخستين و اصلي سرمايه داري دولتي را نه در دوره پس از استقرار پارادايم قدرت جمهوري اسلامي، بلكه در «الاهيات سياسيِ مرحله تكوين» (41-1323) و «رتوريك انقلابيِ مرحله تكامل» اين پارادايم قدرت (57-1341) مي داند و نشان مي دهد كه چگونه اين دو، گرايش به سرمايه داري دولتي را در دوره پس از استقرار جمهوري اسلامي، ايجاد و حتّي اجتناب ناپذير كرد. آنگاه استدلال مي كند كه در دوره پس از استقرار، بر اثر ظهور «اخلاق انقلابي و روح ضدّسرمايه داري» در جامعه از يكسو، و قابليت سرمايه داري دولتي در تقويت «سانتراليسم پارادايمي»، «آرماني كردن نظم جديد»، «بسيج اضطراري»، و پيشبرد يك «برنامه كار پارادايمي بزرگ» از سوي ديگر، سرمايه داري دولتي خصلتي بتواره اي يافت. با اين حال، از ديد مولف سرمايه داري دولتي در ايران داراي بحرانهاي ذاتي اختصاصي خود بوده و خواهد بود.
عنوان نشريه :
سياستگذاري عمومي
عنوان نشريه :
سياستگذاري عمومي