عنوان مقاله :
درآمدي بر رابطه ساحت زيستي و ساحت شناختي سياستگذار: مغز، ذهن و تصميم
پديد آورندگان :
بهلولي ، حميد دانشگاه تهران - دانشكده حقوق و علوم سياسي , غفاري ، مصطفي دانشگاه علوم پزشكي تهران - مركز پژوهشهاي اعصاب
كليدواژه :
علوم شناختي , علوم زيستي , سياستگذاري عمومي , مغز , ذهن , تصميم
چكيده فارسي :
شناخت رابطه دو جوهر مغز و ذهن براي درك نحوه تصميم گيري انسان بسيار اساسي بوده و البته مسير سخت و دشواري است كه از طرفي با فلسفه تحليلي و از طرف ديگر با علوم سلولي و مولكولي ارتباط پيدا مي كند. اين مقاله در صدد ترسيم تصوير روشني از اين ارتباطات بين رشته اي براي درك بهتر نقش مغز و ذهن سياستگذار در اخذ تصميم درحوزه سياستگذاري عمومي است. مطالعه حاضر تعريف كاهلمن در تفكيك تصميم گيري مغز به دو سيستم شهودي و منطقي و سهم ۹۵٪ سيستم شهودي را سوگيرانه مي داند، آن را نيازمند باز تعريف مي داند و مبتني بر مطالعات بين رشته اي مدل بهينه اي ارايه مي كند. يافته هاي مطالعات علوم شناختي و عصب تصميم، نشان مي دهد كه تصميم تحت تاثير عوامل تعيين كننده اي چون سلامت و كارايي سلولي مغز تصميم گير و سلامت گيرندهاي عصبي اطلاعات و در نهايت سطح خوداگاهي تصميم گير و ارتباط بين آنها مي باشد. تصميم ميتواند تحت تاثير اطلاعات تغيير شكل يافته بيروني از محيط يا اطلاعات كاذب دروني خود ساخته سيستم عصبي مركزي و توهم حاصله شكل گيرد. دريافت اين اطلاعات غلط ميتواند بدليل آسيب گيرنده هاي حسي يا صدمات مغزي يا سوء مصرف مواد و دارو، حاصل آمده باشد. از سوي ديگر كهولت سن و آسيب هاي مغزي مي تواند موجب كاهش ويا غير متجانس شدن نرونهاي مغزي و ايجاد دمانس و از دست دادن خاطرات هويتي گردد. اين دسته از ناهنجاري بافتي مغز، موجب كاهش ظرفيت تصميم گيري مغزـ ذهن، سوگيري هاي شناختي و كاهش توانايي هاي تصميم گيري درست و بموقع و يا منجربه اتخاذ تصميمات ناهنجار ميشود. دامنه اين اختلال تصميم گيري مي تواند از حوزه فردي فراتر رفته و با توجه به حوزه نفوذ سياستگذار، تصميمات و سياستهاي اجتماعي و ملي و در نتيجه سمت و سوگيري توسعه تمدني در كشور و جهان را مورد تاثير قرار دهد. آزمون اين فرضيه نيازمند انجام پژوهشهاي تجربي عصب شناسي بر جمعيت هدف سياستگذاران خواهد بود.
عنوان نشريه :
سياستگذاري عمومي
عنوان نشريه :
سياستگذاري عمومي