تحليل پديدارشناختي صفحه هاي تاريخي فارسي در شبكه اجتماعي اينستاگرام با رويكرد سواد رسانه اي

تنوع موضوعي و محتوايي و سهولت دسترسي و انتشار مطالب، يكي از عوامل جلب توجه كاربران به شبكه‌هاي اجتماعي،  در دو دهه اخير است.  در اين ميان،  صفحه‌هاي تاريخي فارسي  در شبكه اجتماعي اينستاگرام  در سال‌هاي اخير، افزايش قابل توجه داشته‌اند و علاوه بر انتشار انواع تصاوير و مطالب تاريخي تعداد زيادي از كاربران را جلب كرده‌اند. با توجه به تنوع سطح دانش و پايگاه اجتماعي دنبال‌كنندگان اين صفحه‌ها، صحت مطالب منتشرشده و نقش مفيد يا مخرب آن‌ها در سواد و هويت‌بخشي تاريخي  در جامعه اهميت مي يابد. محقق كوشيده است  تا با توجه به فقدان مطالعاتي از اين دست ، با رويكردي پديدارشناسانه و با استفاده از  روش مصاحبه نيمه‌ساختاريافته با  25 نفر از كاربران اين صفحه‌ها به فهم بهتر  اين  پديده  و پاسخ به سؤال‌هاي تحقيق  دست يابد. در اين تحقيق از كاربران، درباره  پست‌هاي  هفت صفحه  تاريخي   شخصي  در اينستاگرام، كه دنبال‌كنندگان  زياد داشته‌اند درباره اعتبار محتوايي، ارزشگذاري براي اشتراك، تشويق به مطالعه تاريخي و تأثير بر دانش تاريخي كاربران و ... سوال  شده است. نتيجه تحليل مضموني پاسخ‌ها  نشان مي‌دهد كه اين‌گونه صفحه‌ها  در روش توليد محتوا پيرو الگوهاي عمومي شبكه‌هاي مجازي بوده و اهميت اعتبار محتوايي را در انتشار مطالب تاريخي  مورد توجه قرار نداده‌اند. محتواي آن‌ها دور از بي‌طرفي و داراي سوگيري آشكار بوده و مخاطب را براي كسب اطلاعات بيشتر تشويق نمي‌كند. اين يافته‌ها نه فقط اهميت ورود و حضورهدفمند متخصصان تاريخ به  شبكه‌هاي مجازي، براي توليد محتواي معتبر و اثربخش را مورد تأييد قرار مي‌دهد، بلكه بر ضرورت ارتقا سواد رسانه‌اي و افزايش قدرت تحليل پيام‌ها  به‌وسيله كاربران تأكيد دارد.