عنوان مقاله :
صورتبندي و بررسي «بداهت» در روششناسي نظرية ولايت فقيه
پديد آورندگان :
حسينزاده يزدي ، محمد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره - گروه فلسفه , حميديان ، محمدهادي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره
كليدواژه :
ولايت فقيه , ضرورت , بداهت , بداهت مُثبِت , بداهت نافي , ادبيات پيشااستدلال , ادبيات پسااستدلال ,
چكيده فارسي :
نظرية «ولايت فقيه» داراي پشتوانة عقلي و نقلي است. با اينحال، عقلي بودن آن مساوي با استدلالي بودنش نيست. «ولايت فقيه» در انسجام ديني و فقهي، بديهي ثانوي است و در چهارچوب فطريات (قضايا قياساتها معها) قابل تبيين است. «بداهت»، هم از نظر تاريخي و هم از نظر رتبي (روششناسي) مقدم بر استدلال است و در روششناسي امام خميني ره اهميت بسياري دارد؛ اما بيشتر پژوهشگران از اين اصل مهم در معرفتشناسي و روششناسي ولايت فقيه غفلت كردهاند. بداهت در بيان امام خميني ره منطبق با كاربرد اصطلاحي و منطقي است. ادبيات ولايت فقيه را ميتوان به دو بخش تقسيم كرد: پيشااستدلال، شامل فقه روايي و قرون اولية فقه فتوايي؛ پسااستدلال در فرايند تاريخي، بر اثر تأملات و شبهات، بر كميت و كيفيت ادبيات استدلالي افزوده شد و آثار مستقلي در باب ولايت فقيه بهنگارش درآمد؛ اما اين بهمعناي نفي بداهت نيست. در كنار خط فكري بداهت مثبِت، ميتوان خط فكرياي را شناسايي كرد كه بر اساس تصوراتي خاص، بهصراحت يا اشاره قائل به بداهت نافي است. بداهت نافي پيشينة طولاني ندارد. بر اين اساس تفكيك و تقسيم كار علمي و عملي (اجتماعي، سياسي) بهوضوح ولايت اجتماعي و سياسي فقيه را نفي مي كند. مقايسة بداهت مثبت و نافي نشانگر اهميت واكاوي تصوراتي است كه در سوية اثبات و نفي ولايت فقيه وجود دارد.
عنوان نشريه :
معرفت سياسي
عنوان نشريه :
معرفت سياسي