تحليل اثر شخصيتي برند گردشگري شهري بر قصد بازديد از طريق تجانس درك شده (مورد مطالعه شهر تهران)

​بررسي اثر شخصيت گردشگران بر انتخاب مقصد گردشگري اهميت زيادي دارد. در اين ميان استفاده از مدل فرهنگي هافستد در تحليل اثر ابعاد شخصيتي گردشگر بر قصد بازديد از طريق متغير تجانس درك‌شده بسيار به درك اين مسئله كمك مي‌كند. در اين پژوهش اثر بعد زنانه بودن، مردانه بودن، ابهام‌پذيري، ابهام‌گريزي فردگرايي و جمع‌گرايي بر قصد بازديد مورد تحليل و تجزيه قرار گرفته است. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر روش جز تحقيقات توصيفي و پيمايشي است. در اين راستا تعداد 384 پرسشنامه در بين گردشگران از مليت هاي آلماني، ژاپني، فرانسوي، عرب (عراقي)، ايتاليايي،اتريشي، چيني اقامت‌كننده در هتل‌هاي پنج ستارۀ پارسيان تهران توزيع و جمع‌آوري گرديد. جهت تحليل داده‌ها از شاخص معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه گردشگران برندهايي را ترجيح مي‌دهند كه با خود ادراكي شان از برند مقصد مطابقت داشته باشد. يافته‌هاي پژوهش حاكي از آن است كه ابعاد شخصيتي گردشگر بر قصد بازيد به واسطه تجانس درك شده برند گردشگري شهري تأثيرگذار است. ابعاد شهرت و تصوير شهر گردشگري خود بر تجانس درك شده اثر دارد، بعد مردانه بودن برند شهر گردشگري، ابهام‌گريزي، جمع‌گرايي به‌صورت تعديل‌گر بر تجانس درك شده برند گردشگري شهري اثرگذار است، اما بعد زنانه بودن برند شهر گردشگري بر تجانس درك شده برند گردشگري شهري اثرگذار نيست. نتايج اين تحقيق گوياي آن است كه شهر تهران داراي برند مردانه بوده و افرادي اين شهر را انتخاب ‌مي‌كنند كه دارايي شخصيت مردانه باشند و همچنين جمع‌گرا و ابهام‌پذير باشند. در واقع نتايج پژوهش نشان داد كه در انتخاب بازارهاي گردشگري براي شهر تهران بايد دنبال بازارهاي گردشگري بود كه از نظر ويژگي مدل هافستد داراي روحيه مردانه، ابهام پذير و جمع‌گرا باشد و همچنين ضروري است بر توسعه فضاهاي گردشگري براي زنان توجه شود.