بررسي و تحليل چگونگي تطابق عوامل كالبدي با ابعاد ادراكي-شناختي حس مكان از منظر فرهنگي اجتماعي، مورد مطالعاتي: فضاهاي عمومي شهر كرمانشاه

در شرايط جامعه امروز به‌ويژه ضعف كيفي فضاهاي عمومي، توجه به رابطه انسان محيط در قالب دانش روانشناسي محيطي و تحقق مراتب بالاي حس مكان به‌واسطه فرآيند طراحي معماري از اهميت بسياري برخوردار مي‌باشد. از آنجايي كه چگونگي ادراك محيطي و ايجاد حس مكان در هر فرهنگ، متفاوت از ديگري است طراحي در هر محيط مستلزم شناخت فرهنگ حاكم خواهد بود. بنابراين سؤال اصلي تحقيق حاضر اين است كه عوامل فرهنگي اجتماعي چه تأثيري در فرآيند ادراك و شناخت مؤلفه‌هاي كالبدي حس مكان در فضاهاي عمومي داشته و چگونه مي‌توان تأثير آن‌ها را در قالب يك مدل تبييني، بررسي نمود؟ لذا هدف پژوهش، بررسي چگونگي تحقق حس مكان در فضاهاي عمومي با توجه به متغير تعديل‌كننده فرهنگ و تطابق عوامل كالبدي اين فضاها با ابعاد ادراكي شناختي ذهن و ارائه نتيجه به صورت يك مدل بوده كه در قالب يك مطالعه موردي، اعتبارسنجي مي‌شود. اين تحقيق از حيث هدف، از نوع توسعه‌اي كاربردي مي‌باشد كه در مرحله اول با روش توصيفي تحليلي پيش رفته و با كنكاش در نظريه‌هاي محققان پيشين به يك مدل تبييني مي‌انجامد. در مرحله بعد با راهبردي پيمايشي و سنجش نظر افراد در باب نمونه‌هاي موردي به‌ صورت آماري تكميل‌ مي‌شود. نتايج پژوهش، چگونگي شكل‌‌گيري فرآيند حس مكان و تحقق مراتب بالاي آن از لحظه حضور فرد در مكان را با تأكيد بر تأثير جريان‌هاي فرهنگي اجتماعي به شكل يك نمودار منعكس مي‌كند كه در آن، تأثير خاص بر نحوه ادراك كالبد متناسب با ويژگي‌هاي شخصيتي مختلف مخاطبان باعث ايجاد سطوح مختلفي از حس مكان در فضاهاي عمومي مي‌شود. بنابراين با در نظر گرفتن تأثير مؤلفه فرهنگ، مي‌توان به درجات متفاوت رجحان عوامل كالبدي نزد كاربران محيطي هر منطقه خاص دست يافت و با لحاظ تمهيدات حاصل از تحليل آن‌ها در فضاهاي عمومي كه اهميت آن‌ها در اجتماعات انساني غيرقابل انكار است مي‌توان در راستاي محقق نمودن مراتب بالايي از حس مكان، افزايش كيفيت زندگي و جبران بحران هويت جوامع امروزي اقدام نمود.