حذف نيكل به‌وسيلۀ باكتري ويرجي‌باسيلوس جداشده از چشمۀ باداب سورت و بهينه‌سازي مؤلفه‌‌هاي جذب

اساس اين تحقيق بر نمونه‌برداري از بخش‌هاي مختلف چشمۀ باداب سورت ساري، شامل آب، خاك و لجن استوار است. تأثير مؤلفه‌هايي نظير pH ، زمان تماس، مقدار زيست‌تودۀ باكتريايي و غلظت اوليۀ يون فلزي نيكل بر ميزان جذب بررسي شد. زمان تعادل نهايي در اين آزمايش برابر هشت ساعت بوده؛ اما در نيم ساعت اوليه بيشترين جذب انجام گرفته و pH بهينه در حدود هشت بوده است. هم‌دمايي حذف يون از معادلۀ مدل لانگموير تبعيت كرده و بيشينۀ ظرفيت جذب يون فلزي مذكور به مقدار 0.51 ميلي مول بر گرم وزن خشك سلول، ثابت لانگموير 49.01، R2 در حدود 0.994 بوده است. با استفاده از طيف‌سنجي مادون قرمز تبديل فوريه (FTIR) زيست‌تودۀ باكتريايي به‌تنهايي و زيست‌توده به همراه فلز مشخص شد، گروه‌هاي كربوكسيل، هيدروكسيل و آمين، گروه هاي اصلي درگير در فرايند جذب هستند. سويۀ باكتري مورد مطالعه، ميله‌اي شكل، رشته‌اي،گرم مثبت، داراي آنزيم كاتالاز، نامتحرك و بر اساس آناليز ژن16S rDNA به جنس ويرجي‌باسيلوس تعلق دارد. بيشترين ميزان جذب يون نيكل در زمان‌هاي اوليه رخ داده است؛ بنابراين به نظر مي رسد كه باكتري جداسازي شده براي استفاده در سطح صنعتي و همچنين براي مقاصد زيست‌فناوري مناسب خواهد بود. جذب در زمان هاي اوليه غير فعال بوده، آن‌گاه با گذشت زمان جذب به آرامي و آهستگي به‌صورت فعال ادامه يافته است. باكتري به دو شكل زنده و مرده داراي كارايي جذب مناسبي بوده است.