مديريت انرژي الكتريكي در فولادسازي با كوره‌هاي قوس الكتريك بر اساس ميزان مصرف بار با بكارگيري تپ چنجرهاي زير بار

مديريت سمت تقاضا موضوع مهمي است كه در سال‌هاي اخير به‌طور گسترده مورد بحث و بررسي در صنعت برق قرار گرفته است. فرآيندهاي صنعتي مانند توليد فولاد به‌طوركلي برنامه‌ريزي پيچيده‌اي دارند. در بسياري از كشورهاي صنعتي اين كارخانه‌ها به‌طور مستمر در برنامه‌هاي منابع پاسخ‌گوي تقاضا، شركت مي‌كنند. كوره‌هاي قوس الكتريكي در كارخانه‌هاي توليد فولاد به‌عنوان پتانسيل بالايي براي مديريت سمت تقاضا شناخته مي‎شوند. روشي كه به‌طور معمول براي مدل‌سازي، بهينه‌سازي و به‌طوركلي برنامه‌ريزي چنين كارخانه‌هايي استفاده مي‌شود شبكه كارمنابع (RTN) است. براي رفع مشكل دست‌يابي به جواب بهينه استفاده از يك الگوريتم فرا ابتكاري مبتني بر بكارگيري تپ چنجرهاي زير بار (OLTC) پيشنهاد مي‌شود. به منظور مقايسه مطلوب از دو الگوريتم ژنتيك (GEN) و ازدحام ذرات (PSO) براي اين منظور استفاده شده است. مطالعات موردي براي نشان دادن تأثير روش پيشنهادي روي برنامه‌ريزي روزانه يك كارخانه فولاد انجام شد. به طور كلي نتايج نشان داد كه در نظر گرفتن تپ چنجرهاي زير بار در برنامه‌ريزي كارخانه فولاد سبب بهبود قابل توجهي در كاهش هزينه‌هاي تمام شده روزانه آن مي‌شود.