عنوان مقاله :
ستاك بي ستاك: توزيع واژگونه هاي فعلي برپايۀ نظريۀ صرف توزيعي
پديد آورندگان :
انوشه ، مزدك دانشگاه تهران
كليدواژه :
ستاك حال و گذشته , پسوند زمان , واژگونه , واژواج , زير تخصيصي , قاعدۀ ترميمي
چكيده فارسي :
دستورنويسان و زبانشناسان فعلهاي زبان فارسي را به دو گونۀ ستاك حال و ستاك گذشته تقسيم ميكنند. در مقالۀ حاضر ضمن بازنگري در اين تقسيمبندي، نخست يادآور ميشويم كه برخي از ريشهها داراي يك صورت آوايي يا اصطلاحاً همان واژهستند و برخي ديگر دو يا چند گونۀ آوايي دارند كه واژگونه خوانده ميشوند. سپس، بر پايۀ شواهد زباني و به كمك مفهوم زير تخصيصي كه از ويژگيهاي بنيادين نظريۀ صرف توزيعي است، استدلال ميكنيم كه عنصر دستوري زمان هيچ نقشي در انتخاب و درج واژگونههاي ريشه ندارد و حال يا گذشته بودن محيط صرفي نحوي باعث نميشود كه مثلاً ريشۀ انتزاعي «سوزÖ» به شكل /suz/ يا /sux/ درآيد. شواهد زباني نشان ميدهند كه مشخصههايي مانند مجاورت با واژواج يا واج شامل[ [D] ، همنشيني با پسوند سببي يا گاهي حضور در مرز سكوت بر توزيع واژگونههاي فعلي نظارت ميكنند. يافتههاي اين پژوهش تصريح ميكنند كه از هر دو منظر تجربي و نظري نهتنها به مفهوم ستاك نيازي نداريم، بلكه حتي با قائل شدن به دو صورت ستاك حال و ستاك گذشته، از تبيين برخي از ساختهاي فعلي بازميمانيم. گفتني است كه در مقالۀ حاضر تحولات آوايي در ريشههاي واژگاني را به تغييرات واجي و واژواجي تقسيم ميكنيم. تغييرات واجي كه پيشبينيپذيرند، تناوبهاي خودكار را پديد ميآورند، اما تغييرات واژواجي پيشبينيناپذير، به توليد تناوبهاي ناخودكار ميانجامند. در اين ميان، ضمن محدود كردن اصطلاح واژگونگي به اعضاي تناوبهاي ناخودكار، اين پرسش نظري را پيش ميكشيم كه آيا انگارۀ دستوري در حوزۀ ساختواژه به قواعد ترميمي نيازي دارد؛ يعني قواعد زبان ويژهاي كه با اعمال بر ريشهها و وندها، صورت آوايي آنها را پس از درج تغيير دهند. در اين پژوهش ضمن كنار گذاشتن قواعد ترميمي، يادآور ميشويم كه واژگونههاي هر ريشۀ واژگاني و از جمله واژگونههاي مختلف ريشههاي فعلي فارسي، از نوع تناوبهاي ناخودكارند و اعضاي اين تناوبها مستقلاً در واژگاه ذخيره ميشوند.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي زباني
عنوان نشريه :
پژوهشهاي زباني