تبيين تجربه سياست‌گذاران و متخصصان مديريت در شناسايي ابعاد و مؤلفه‌هاي جذب مديران آموزش عالي

در حوزه منابع انساني، يكي از مهم‌ترين و چالش‌برانگيزترين قوانيني كه در كشور به اجرا در آمده و بسياري از امور جاري كشور را نيز تحت تأثير خود قرار داده است، قانون جذب هيئت علمي  است، بنابراين پژوهش حاضر در نظر دارد كه ابعاد و مؤلفه‌هاي موجود جذب اعضاي هيئت علمي در آموزش عالي  را شناسايي كند. مطالعه كيفي حاضر با رويكرد پديدار شناسي بر روي 29  متخصصين و سياست گذاران عرصه مديريت به روش نمونه گيري هدفمند و تا اشباع داده ها در آبان ماه سال 1397 انجام شد. روش گردآوري داده ها مصاحبه عميق باز و نيمه ساختار يافته بود. تمام مصاحبه ها ضبط و سپس، كلمه به كلمه دست نويس شده و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. با تحليل و ادغام مؤلفه هاي اصلي، 6  مؤلفه اصلي شناسايي و با تحليل مؤلفه هاي اصلي ، 35 مؤلفه فرعي استخراج گرديد . چيستي انتصاب شغلي، عوامل مؤثر بر انتصاب شغلي، راهكارهاي انتصاب شغلي درست، آسيب شناسي قانون در خصوص انتصاب شغلي، پيامدهاي انتصاب شغلي درست، پيامدهاي انتصاب شغلي نادرست به عنوان مضمونهاي اصلي  انتخاب شدند. از ميان 35 محور به‌دست‌آمده از تحليل پاسخ‌هاي مصاحبه‌شوندگان به شناسايي ابعاد و مؤلفه‌هاي  جذب هيئت علمي در آموزش عالي، وضعيت سياسي، شرايط فرهنگي جامعه، عدم پويايي قانون جذب و انتصاب و عدم تناسب شغل با استعداد و  توانايي فرد از مهم‌ترين مؤلفه‌هايي هستند كه لازم است در ارتقاي مديران عالي در قانون مديريت خدمات كشوري مورد توجه قرار گيرند.