عنوان مقاله :
بوطيقاي شناختيِ گفتار كودكانه و قابليتهاي بوطيقايي لالاييها
پديد آورندگان :
موسوي ، شايسته سادات دانشگاه گيلان
كليدواژه :
اتصال , بوطيقاي شناختي , گفتار كودكانه Babytalk , لالاييهاي فارسي
چكيده فارسي :
معمولاً بزرگسالان در مواجهه با خردسالان از زبان خاصي استفاده ميكنند كه از لحاظ كششهاي آوايي، زيروبميِ صوتِ جملهها، مكثها و تكرارها و... با زبان گفتوگوييِ بزرگسالان تفاوت دارد. اين نوع ويژه از زبان، اصطلاحاً «Babytalk» يا «گفتارِ كودكانه» ناميده ميشود. تحقيقاتِ شناختي صورتگرفته بر «گفتار كودكانه»، گوياي وجود برخي خصايص بلاغي ويژه در اين گفتار است و اين امر نشانگر حضور و وجود درك ادبيهنري در كودك، حتي در هفتههاي نخستين تولد است. در نوشتار حاضر كوشيدهايم نخست بر پايهي يكي از تحقيقات مهمي كه در اين زمينه به همت ديويد مايل و الن ديساناياكي (2002) با روشي بسيار دقيق و علمي انجام شده، اساس نظريتجربي بحث را روشن كنيم. در بخش بعدي سعي بر آن بوده است كه امكانات بلاغي موجود در لالاييهاي فارسي با توانشهاي شناختي بلاغي نوزادان سنجيده شود و از طريق اين سنجش، به دنبال نزديكشدن به پاسخ پرسشهايي ازايندست بودهايم كه آيا معيارهاي بلاغيِ شناختي در گفتارهاي كودكانه، آنگونه كه در پژوهش مايل و ديساناياكي ديده ميشود، در لالاييهاي فارسي نيز يافت ميشود؟ آيا جوامع بشري لالاييها را مطابق با تواناييهاي دركِ بلاغي نوزادان آفريدهاند؟ و از همه مهمتر اينكه آيا ميتوان لالاييها را مرجعي براي كشف پارادايمهاي بوطيقاي شناختيِ (Cognitive Poetics) كودكان بهحسابآورد؟ نتايج پژوهش حاضر نشان ميدهد كه لالاييهاي فارسي در نمونههاي متعددي به يافتههاي بلاغي موجود در گفتار كودكانه پاسخ مثبت ميدهند. از ميان مهمترين سازوكارهاي بوطيقاييِ شناختي كه هم در گفتار كودكانه و هم لالاييها حضور دارند، ميتوان به خصايص ويژهي موسيقايي، سادهسازي و تكرار، وفور واجهاي قدامي، موازيسازي و شمايلوارگي اشاره كرد.
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات كودك
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات كودك