عنوان مقاله :
هنر و صنعت به منزله دو قلمرو براي نحوه وجود دازاين
پديد آورندگان :
سوزنكار ، مرجانه دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - دانشكده حقوق، الهيات و علوم سياسي - گروه فلسفة هنر , ريختهگران ، محمدرضا دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه , مصطفوي ، شمس الملوك دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - دانشكده علوم انساني - گروه فلسفه
كليدواژه :
دازاين , اگزيستنس , عدم اصالت , اصالت , صنعت , هنر
چكيده فارسي :
هيدگر در كتاب وجود و زمان، دازاين را تنها موجود واجد اگزيستنس ميداند و از همينرو، قائل به دو نحوه وجودي براي اوست: اصالت و عدم اصالت. عدم اصالت وضعيتي است كه دازاين غالباً در آن قرار دارد. نحوي از بودن كه در آن، دازاين از خود دور شده و به ورطه ديگران در افتاده است. در اين نحوه وجودي، او با موجودات همانگونه سروكار دارد كه ديگران سروكار دارند؛ يعني از وجه كارآمدي و بهرهرساني صرف. هيدگر اگرچه وضع عدم اصالت را وجه غالب وجود دازاين ميداند، اما معتقد است دازاين به نحوي ديگر نيز ميتواند باشد. او نحوه ديگر وجود دازاين را اصالت ميخواند و آن را وضعيتي توصيف ميكند كه در آن دازاين از وجود هر روزي فراروي كرده و در نسبتي متفاوت با موجودات قرار ميگيرد. از سويي، هيدگر در تفكر متأخر خود، اصالت و عدم اصالت را به ناپوشيدگيهاي متفاوت وجود نسبت ميدهد و صنعت و هنر را دو نحو اساسي از انحاء ناپوشيدگي وجود ميداند. به اين ترتيب، شايد بتوان صنعت و هنر را به مثابه دو قلمرو تعينبخش به نحوه بودن دازاين در نظر گرفت.