عنوان مقاله :
جايگاه شهود در نظريۀ ادراك حسي پرايس
پديد آورندگان :
ابراهيمي ، محسن دانشگاه اصفهان , صادقي ، رضا دانشگاه اصفهان - گروه فلسفه
كليدواژه :
پرايس , ادراك حسي , شهود , توجيه در بادي امر , پذيرش حسي , معرفت به جهان خارج
چكيده فارسي :
ديدگاه پرايس در بحث ادراك حسي مبتني بر دادههاي حسي و نظريۀ آشنايي راسل است. او بين معرفت به دادههاي حسي و پذيرش حسي تمايز ميگذارد. از نگاه او، باور به جهان خارج در طي اين دو مرحله صورت ميگيرد. دادههاي حسي حالات ذهني هستند كه موضوع شهود مستقيم و خطاناپذير هستند و پذيرش حسي نيز نوعي عمل شبه شهودي است. ديدگاه پرايس نمونهاي از «نظريۀ توجيه در بادي امر» در مبناگرايي درونگرايانه است كه با ديدگاه معرفتشناساني مانند چيزم، پالك و بونجور قابل مقايسه است. بسياري از منتقدان، چنين ديدگاهي را خوشبينانه و نمونهاي از مبناگرايي جزمانديش معرفي ميكنند كه مبتني بر يك پيشفرض صرف، در باور به جهان خارج است. با اين حال، چيزم با تكيه بر مفهوم «خود نمايانگري» ديدگاه او را اصلاح و تعديل ميكند. بونجور نيز با توجه به مسئله انفعال در ادراك حسي و با تكيه بر استدلال بهترين تبيين، مبنايي براي دفاع از معرفت به جهان خارج فراهم ميكند. حاصل اين دفاعيات، نشان از لزوم توجه به معرفتي متفاوت از معرفت گزارهاي، يعني معرفت حضوري و نقش استدلال عقلي در باور به جهان خارج است. اين توجه، به اين شكل است كه حقيقت معرفت، مشتمل بر جنبه حكايتگري از معلوم خودش است و با توجه به اين جنبه، در صورت فرض سلامت حواس، آشكارشدن پديدار حسي گواهي ابتدايي بر واقعيت خارجي است كه از آن حكايت ميكند و استدلال، بهترين تبيين دليلي است كه با كمك آن، اين گواه در بادي امر، تبديل به دليل مناسب براي باور به جهان خارج ميشود.