عنوان مقاله :
تنگناي ادراك ذات الهي در عرفان اسلامي و راه برونرفت از آن
پديد آورندگان :
سوري ، روح الله دانشگاه خوارزمي - گروه فلسفۀ
كليدواژه :
ادراك ذات الهي , علم اجمالي به ذات , ادراك با واسطۀ ذات , بروننمايي احديت , مفهومهاي اشارهكننده
چكيده فارسي :
ذات الهي از نگاه عارفان «وجود لابشرط مقسمي» است كه به سبب عدم تناهي و عدم تعيّنش، هيچ گونه ادراكي نمي پذيرد. پيامد ادراك ناپذيري ذات، حكم ناپذيري اوست كه ازسوي عارفان تصريح شده است. نفي ادراك و حكم از ذات الهي با مشكلات مهمي روبهروست؛ مانند 1. پرستش ناپذيري ذات؛ 2. تقابل با متون دينيِ گوياي ادراك؛ 3. تقابل با بايستگي برخي احكام مانند «موجودبودن». برخي عارفان براي رهايي از مشكلات يادشده ادراك اجمالي ذات را پذيرفته و برهان هاي ادراك ناپذيري را به ادراك تفصيلي منصرف ساختند. ادراك اجمالي از نگاه ايشان سه تفسير مهم دارد كه همگي مي كوشند ادراك بي واسطۀ ذات را به گونه اي كه متعلَّق ادراك، مستقيماً خود ذات باشد، توجيه كنند؛ اما برپايۀ عدم تناهي ذات، ادراك بي واسطۀ آن، حتي به گونۀ اجمالي نيز نارواست. اين پژوهش با تقسيم ادراك به «بي واسطه» و «باواسطه»، چنين معتقد است: تحليل فيض منبسط و مقام احديت، و كشف نياز آن ها به حقيقتي وراي خويش، گونه اي ادراك باواسطه از ذات به دست مي دهد كه در قالب مفهوم هاي اشارهكننده گزارش مي شود. متعلَّق اين ادراك، خود ذات نيست؛ تا از سوي برهان هاي ادراك ناپذيري نفي شود. متعلق اين ادراك، برون نمايي اي است كه فيض منبسط و مقام احديت، نسبت به ماوراي خويش (ذات الهي) دارند؛ اين برون نمايي به مثابۀ ادراك باواسطۀ ذات قلمداد مي شود.