عنوان مقاله :
تحليل نقش خاستگاه صنعت در طراحي و انتخاب ساختار اتحادهاي استراتژيك
پديد آورندگان :
مختارزاده ، نيما دانشگاه تهران - دانشكده مديريت - گروه مديريت صنعتي , جلالي ، حسين دانشگاه تهران - دانشكده مديريت - گروه مديريت بازرگاني
كليدواژه :
اتحادهاي استراتژيك , ساختار اتحاد , خاستگاه صنعت , موردكاوي چندگانه
چكيده فارسي :
هدف: طراحي ساختار براي اتحادهاي استراتژيك، بدون توجه به اقتضائات خاص خاستگاه صنعتي كه اتحاد در آن شكل ميگيرد، اقدامي پُرريسك است. پژوهش حاضر با طبقهبندي صنايع برحسب تفاوت آنها از حيث فرايند و دستاورد، به كليديترين عامل براي انتخاب و طراحي ساختار در هر طبقه از صنايع اشاره ميكند. روش: اين پژوهش كيفي از استراتژي نظريهپردازي بر مبناي موردكاويهاي چندگانه يا رويكرد معنابخشي تفسيري براي بررسي شش نمونه مستقل از اتحادهاي استراتژيك ميان شركاي ايراني و خارجي بهره گرفته است. يافتهها: برحسب يافتههاي حاصل از تحليل موردكاويها، هرگاه اتحاد در صنعتي شكل گيرد كه از حيث فرايند، مديريتپذير و از حيث دستاورد، تفسيرپذير باشد، مؤلفه حفاظت حقوقي در انتخاب و طراحي ساختار اتحاد، بيشترين تأثير را خواهد داشت. در شرايط مديريتناپذيري فرايند و تفسيرناپذيري دستاوردها، مؤلفه اعتماد، به اصليترين عامل در طراحي ساختار تبديل ميشود. همچنين، مؤلفه سازوكارهاي رسمي كنترل در حالت بينابيني مديريتپذيري فرايند و تفسيرناپذيري دستاورد و مؤلفه هنجارهاي اجتماعي در حالت مديريتناپذيري فرايند و تفسيرپذيري دستاورد به اولويتهاي اصلي در طراحي ساختار مبدل ميشوند. نتيجهگيري: خاستگاههاي صنعتي متفاوت، بر ساختار و سازماندهي بنگاههاي تجاري، الزامها و اقتضائات خاصي را حاكم ميكنند. براي طراحي ساختار اثربخش و كارآمد، لازم است پس از شناسايي اين اقتضائات، از آنها در جايگاه اولويتهاي مؤثر بر طراحي ساختار استفاده كرد. الگوي اين پژوهش، مبنايي براي طبقهبندي صنايع است و اصليترين اولويت در طراحي ساختار اتحاد را مشخص ميكند.
عنوان نشريه :
مديريت بازرگاني
عنوان نشريه :
مديريت بازرگاني