عنوان مقاله :
تبيين استعارههاي انتقادي بخش اساطيري شاهنامه
پديد آورندگان :
بهمني ، شهرزاد دانشگاه پيام نور مركز تهران
كليدواژه :
شاهنامه , بخش اساطيري , استعارههاي انتقادي , تبيين
چكيده فارسي :
استعاره انتقادي اهداف و ايدئولوژيهاي سازنده معناي زبان را شناسايي ميكند كه راهبردي مهم، در جهت نظريه بلاغت براي مشروعيت زباني در تحليلهاي گفتماني است. داستانهاي بخش اساطيري شاهنامه، از كيومرث تا كيخسرو كه در طرح طبقهبندي زمينه ايدئولوژيك گفتمان قرار دارد، در اين نوع تحليلها گنجانده ميشود تا بتوان زيرساخت معناهاي زباني را از آنها استخراج كرد. هدف پژوهش حاضر، تبيين اين مسأله است كه فردوسي چگونه از زبان جهت توليد زيرساختها و بازتوليد روابط قدرت سازنده گفتمان بهره برده است و با استفاده از چه راهبرد زباني اين مسأله را گفتمانسازي ميكند؟ براي دستيابي به اين هدف، در اين پژوهش كه به روش تحليلي توصيفي و بر پايه منابع كتابخانهاي است، از چارچوب نظري تحليل انتقادي گفتمان مبتني بر رويكرد نورمن فركلاف استفاده ميشود. نتيجه پژوهش نشان ميدهد فردوسي با استفاده از شخصيّتپردازي كه استعارههاي او را شكل ميدهد، توانسته زيرساختها و روابط قدرت سازنده گفتمان را در دو فرايند نهادي و اجتماعي، گفتمانسازي كند. استعارههايي كه فردوسي به كار برده، در طرحي طبقهبندي انسجام يافته كه موضع فكري و ديدگاه طبقاتي او را در دفاع از ساختارهاي جامعه و ارزشهاي نهفته در زيربناي آن نمايان ميكند. آنچه به فهم استعارههاي متن كمك ميكند، پيشفرضهاي مهمي در خصوص ويژگيهاي صوري است كه استعارهها را به ارزشهاي اجتماعي و روابط قدرت پنهان متن پيوند ميدهد. شناسايي استعارههاي انتقادي كه عبارتند از: فرّه، گاو، فريدون و كيخسرو، ضحاك و افراسياب به كشف معاني فراتر از سطح زباني و افزايش آگاهي انتقادي نسبت به نقش زبان در حفظ و تغيير روابط اجتماعي گفتمان كمك ميكند.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي دستوري و بلاغي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي دستوري و بلاغي