شماره ركورد :
1208284
عنوان مقاله :
تبيين و تحليل آموزۀ تضاد در هستي‌شناسي مولوي
پديد آورندگان :
حسيني ، مرضيه دانشگاه كاشان , قدرت اللهي ، احسان دانشگاه كاشان
از صفحه :
93
تا صفحه :
114
كليدواژه :
تضاد مرآتي , تضاد تكميلي , مثنوي معنوي , جلال‌الدين محمد مولوي , دايرۀ وجود.
چكيده فارسي :
آموزۀ تضاد/ تخالف در سنت‌هاي فكري شرق و غرب، به گونه‌هاي مختلفي ظاهر شده است. در حوزۀ اسلامي، دانشمندان مسلمان متأثر از فلسفۀ يوناني، به طرح تضاد ارسطويي و تبيين و تكميل آن پرداخته‌اند. مولانا در عرصۀ شعر تعليمي عرفاني، وجوهي از اين آموزه را در پهنۀ هستي طرح مي‌كند كه در نوع خود بي‌نظير است و موقف وي را از پيشينيان متمايز و ممتاز مي‌سازد. پژوهش حاضر به روش توصيفي‌تحليلي و با استناد به مثنوي مي‌كوشد تا از ساحات تضاد (۱. تضاد مرآتي، تضاد ذات حق/ مطلق هستي با مظاهر و تجليات او/ نيستي؛ 2. تضاد تكميلي، تضاد ميان مظاهر حق)، پرده بردارد و ويژگي‌ها و كاركرد‌هاي آن را عرضه كند. نتايج به‌دست‌آمده حاكي از آن است كه تضاد از نگاه مولوي، نه با تضاد منطقي ارسطويي/ اسلامي تناسبي داشته و نه از جنس تضاد ديالكتيكي افلاطوني/ هگلي است؛ بلكه به معناي نوعي ناسازگاري است كه نه در وجود، بلكه بعد از موجود بودن ظهور پيدا كرده و در عين حال منتج به وضع مجامع‌ـ سنتز‌ـ نيز نمي‌شود. در اين قسم از تضاد كه به دلالت مولانا مي‌توان آن را تضاد تكميلي و قوام بخش ناميد، ضدين در صلح و آشتي، به تكميل كار همدگر پرداخته و هدف واحدي را برآورده مي‌سازند و در نهايت، سامان‌مندي و استقرار و استمرار كليت نظام آفرينش را رقم مي‌زنند. تضاد در اين ساحت ويژگي‌ها و كاركرد‌هايي همچون قوام‌بخشي، اندراج، زمينه‌سازي، تنوع‌بخشي، معرفت‌آفريني و... دارد.
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني
عنوان نشريه :
مطالعات عرفاني
لينک به اين مدرک :
بازگشت