عنوان مقاله :
نظريههاي تجدد، از عقل خودبنياد تا عقل ارتباطي
پديد آورندگان :
ديلم صالحي ، بهروز دانشگاه آزاد اسلامي واحد چالوس - گروه علوم سياسي , پولادي ، كمال دانشگاه آزاد اسلامي واحد چالوس - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
تجدد , سوژهبودگي , عقل استعلايي , عقل ابزاري , عقل ارتباطي , كنش ارتباطي
چكيده فارسي :
نظريههاي تجدد (مدرنيته) در دنياي دانشپژوهي و نظريهپردازي گسترۀ شايان توجه و دامنۀ وسيعي را در برميگيرد. اين گستره از رويكردهاي فلسفي، تا رويكرد تاريخي تمدني، رويكرد جامعهشناسي تاريخي و سرانجام جامعهشناسي دين را در بردارد. در درون هريك از اين رويكردها نيز شيوههاي تحليل و نظريههايي با نام و هويت خاص خود ظهور يافته است. پژوهش پيشرو از اين باور آغاز كرده است كه تمام اين گسترۀ بزرگ از نظريهها را ميتوان حول دو مفهوم كنش و همكنشي از يك سو و عقل خودبنياد و عقل ارتباطي از سوي ديگر، مفهومبندي و از يكديگر متمايز كرد و بر اين مبنا نقد و تحليل كرد. فرضيۀ پژوهش اين است كه نگرش به مفهوم تجدد از عقل خودبنياد و كنش خودآيين آغاز شد و تا عقل ارتباطي و همكنشي امتداد يافت و طي اين مسير، توضيح سرشت تجدد در قالب صورتبندي فرايند عقلاني شدن جامعگي از فلسفه به جامعهشناسي منتقل شد، درحاليكه مفهومبندي عقل از عقل استعلايي به عقل ابزاري و از آنجا به عقل ارتباطي گذر كرد. تمركز اين نوشته بر پييابي اين مسير گذار با رهيافت تاريخي تأويلي است.