تحليل مفهوم خير عمومي و برساخت آن در انديشۀ سياسي يورگن هابرماس

خير عمومي به‌عنوان يكي از مفاهيم اساسي در انديشۀ سياسي تاكنون به‌صورت مستقل بررسي نشده است. درحالي‌كه اين مفهوم در كنار مفاهيمي چون منافع عمومي، مصالح عمومي، سياست‌گذاري عمومي، كالاهاي عمومي و منافع مشترك و خير مشترك، اساس و بن‌مايۀ اغلب رويكردها و جدال‌هاي مكاتب گوناگون را شكل بخشيده است. در گفتمان متداول علوم سياسي، خير عمومي به امكانات مادي، فرهنگي يا نهادي گفته مي‌شود كه اعضاي يك جامعه در آن اشتراك منافع دارند. خير عمومي مفهوم مهمي در فلسفۀ سياسي و انديشۀ سياسي است، زيرا نقش مهمي در تفكر فلسفي دربارۀ ابعاد عمومي و خصوصي زندگي اجتماعي دارد. در اين مقاله ضمن بازشناسي و تحليل مفهوم خير عمومي و مفاهيم مرتبط با آن؛ ديدگاه‌هاي يورگن هابرماس در ارتباط با مقولۀ خير عمومي بررسي شده است. هابرماس نقطۀ آغاز مفهوم خير عمومي را در شكل‌گيري كنش ارتباطي مي‌داند، به‌گونه‌اي كه اين كنش مي‌بايست مبتني بر سازوكار اخلاق گفت‌وگويي شكل بگيرد و اصل تفاهم و مفاهمه شاكله اصلي آن باشد. در اين صورت مي‌توان در يك زيست‌جهان و نظام كنش ارتباطي، تصور شكل‌گيري كنش خيرخواهانه در شهروندان را داشت كه به خيرعمومي در جامعۀ ايده‌آل منجر مي‌شود. اين مقاله مي‌كوشد به شيوۀ توصيفي – تحليلي و با استفاده از منابع معتبر كتابخانه‌اي مفهوم خير عمومي را در انديشۀ سياسي يورگن هابرماس بررسي كند.