بررسي تاثير مكمل گيري اسپيرولينا همراه با تمرين مقاومتي غيرخطي بر آنزيم‌هاي كبدي زنان چاق

هدف: چاقي با بيماري‌هاي مختلفي از جمله قلبي عروقي، ديابت، فشارخون و نيز كبد چرب همراه است كه تهديد كننده جدي سلامتي و عامل بسياري از مرگ و ميرها در سراسر جهان هستند. هدف از پژوهش حاضر، بررسي تأثير يك دوره مكمل‌گيري اسپيرولينا همراه با تمرين مقاومتي غيرخطي بر آنزيم‌هاي كبدي زنان چاق بود. روش شناسي: از طريق روش نمونه گيري هدفمند در دسترس 40 زن چاق انتخاب شدند و به طور تصادفي در چهار گروه 10 نفري شامل تمرين مقاومتي غيرخطي، مكمل اسپيرولينا، تمرين مقاومتي غيرخطي + مكمل اسپيرولينا و دارونما قرار گرفتند. گروه مكمل و دارونما به ترتيب روزانه 2 عدد كپسول 500 ميلي‌گرمي اسپيرولينا يا نشاسته در وعده هاي صبح و عصر مصرف كردند. مداخلات به مدت 8 هفته انجام شد. 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از پايان مداخلات، از هر چهار گروه در وضعيت 12 ساعت ناشتايي نمونه خوني گرفته شد. براي هر نمونه سطوح AST، ALT و ALP اندازه‌گيري شد. جهت مقايسه و بررسي تغييرات متغيرها در چهار گروه پژوهش و در دو زمان خون‌گيري، از آزمون آماري تحليل واريانس مدل آميخته بين درون‌گروهي در يك طرح 2×4 استفاده شد.يافته ها: نتايج نشان داد تفاوت معني داري در  ميزان آنزيم‌هاي AST (p=0/25)، ALT (p=0/92) و ALP (p=0/76) بين گروه ها وجود نداشت. نتيجه گيري: با توجه به نتايج اين پژوهش احتمالا مي توان گفت هشت هفته تمرين مقاومتي غيرخطي و مصرف مكمل اسپيرولينا اثري بر آنزيم‌هاي كبدي زنان چاق ندارد و در نتيجه باعث بهبود نشانگران آنزيمي عملكرد كبد آن‌ها نمي شود. كافي نبودن طول دوره تمرين و مصرف مكمل و البته عدم كنترل دقيق رژيم غذايي شايد از دلايل عدم بهبود باشد.