شماره ركورد :
1209640
عنوان مقاله :
جامعه‌پذيري جنسيّت و جدال زيرساخت‌هاي زباني مردانه و زنانه در شعر فارسي و عربي (بر اساس ديدگاه نقدي عبدالله غذامي)
پديد آورندگان :
پروانه ، علي دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني , سليمي ، علي دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عربي , زيني وند ، تورج دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عربي , همتي ، شهريار دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عربي
از صفحه :
37
تا صفحه :
60
كليدواژه :
نقد فرهنگي , شعر فارسي و عربي , زيرساخت هاي زباني مذكر و مؤنث , عبدالله غذامي
چكيده فارسي :
ادبيات از ديرباز مانند ديگر فعاليت هاي فكري و معنوي انسان هدف و منظوري اجتماعي و فرهنگي داشته است. لذا به موازات تحوّلات جامعه، دست خوش دگرگوني گشته و آينۀ تمام نماي جامعۀ خويش بوده است. با مروري بر ادبيات ملل، مي توان نحوۀ تأثيرپذيري آن را از مقوله هاي جنسيت، زبان و فرهنگ مشاهده كرد.وجود تشابه و نقاط مشترك فراوان بين شعر فارسي و عربي، ضرورت تطبيق ديدگاه نقديِ غذامي را بين دو ادبيات ايجاب كرده است. اين پژوهش، كه با روش توصيفي و تحليلي صورت گرفته است، در تلاش است تا نقاط مشترك بين دو ادب را از زاويۀ ديگر بازگو كند.نتيجه اينكه، شعر عربي و فارسي از همان ابتدا عرصۀ جدال زيرساخت هاي زباني مذكر و مؤنث بوده است. در دورۀ كلاسيك، زبان مذكر و نرينه محور حاكم است و اگر معدود زناني پاي در عرصۀ شعر و شاعري گذاشتند، به ناچار و به اجبار فرهنگ و گفتمان شعري رايج آن زمان، زباني مردانه داشتند. در دوران معاصر و با ارتباط شرق با غرب، آشنايي با جنبش هاي آن و در نتيجه آزادي عمل بيشتر، بستر مناسب براي آگاهي زنان از وضع خويش فراهم آمد و در فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي نقش پررنگ تري داشتند. با ورود زنان به عرصۀ شعر، زبان شعري در هر دو ادب، آن فخامت و مردانگي دوران كلاسيك خود را از دست داد و با پذيرش ويژگي هاي زباني زنانه، دچار نرمي، لطافت و انعطاف پذيري بيشتري شد. نازك الملائكه و فروغ فرخزاد، از پايه گذران زيرساخت هاي زباني زنانه در شعر بودند و با آگاهي كامل به ابراز احساسات زنانه در شعر مي پرداختند.
عنوان نشريه :
كاوش نامه ادبيات تطبيقي
عنوان نشريه :
كاوش نامه ادبيات تطبيقي
لينک به اين مدرک :
بازگشت