نقش اقتصاد دانش‌بنيان در نسبت شكاف فناوري كشورهاي سند چشم‌انداز 1404 ايران

اهميت نسبت شكاف فناوري در بين كشورهاي منطقه چشم‌انداز نه تنها از منظر نقش فناوري قابل بررسي است، بلكه به‌دليل اهميت و جايگاه رقابت‌پذيري اقتصادي نيز از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. اين پزوهش نقش اقتصاد دانش‌بنيان در نسبت شكاف فناوري با استفاده از توابع توليد مرزي و فرامرزي براي دوره زماني 1395-11375 در 24 كشور سند چشم‌انداز جمهوري اسلامي بررسي كرد. در اين راستا، كشورهاي منطقه بر اساس مولفه‌هاي اقتصاد دانش‌بنيان و با استفاده از تحليل خوشه‌بندي به 3 گروه، طبقه‌بندي شدند. نتايج پژوهش نشان داد كشورهاي گروه اول با ميانگين نسبت شكاف فناوري 95 درصد، نزديك‌تر به فناوري برتر(1) هستند و همچنين ميانگين نسبت شكاف فناوري در گروه‌هاي ديگر 94 و67 درصد است. بررسي نقش مولفه‌هاي اقتصاد دانش‌بنيان در بروز نسبت شكاف فناوري بين كشورهاي گروه سوم منطقه با كشورهاي گروه اول و دوم، حكايت از نقش بسيار مهم مولفه رژيم نهادي و مشوق‌هاي اقتصادي در كاهش نسبت شكاف فناوري بر مبناي كشش محاسباتي مربوط به هريك از مولفه‌هاي بين اين كشورها دارد، بنابراين به منظور كاهش نسبت شكاف فناوري بيشتر تاكيد بر  ارتقاي شاخص‌هاي مولفه بيان شده كه شامل رفع موانع تعرفه‌اي و غيرتعرفه‌اي، حاكميت قانون و كيفيت  قوانين و مقررات است، وجود دارد.