تغييرات زندگينامه شغلي آينده نگر از طريق مداخلات روايتي مبتني بر داستان زندگي من و روايت هاي ترسيمي : مطالعه موردي با مشكل گذار

تجربه‌ي گذارهاي متعدد به عنوان مشخصه‌ي مسيرهاي شغلي نوين، ضرورت نوآوري در زمينه‌ي مداخلات را پررنگ مي‌كند. از جمله مداخلات نوين، مداخلات طراحي زندگي با هدف تغيير روايت‌هاي شغلي است. پژوهش حاضر با دو هدف انجام شد. هدف اول بررسي چگونگي تأثير مداخلات روايتي شغلي مبتني بر داستان شغلي من (MCS) و روايت‌هاي ترسيمي (PN) بر تغييرات زندگينامه‌ي شغلي آينده نگر (FCA)، و هدف دوم مطالعه‌‌ي چگونگي تاثير اين مداخلات بر عبور موفقيت‌آميز گذار از طريق ايجاد تغيير در عامليت و تأمل‌پيشگي بود. روش مطالعه در اين پژوهش، كيفي و از نوع مطالعه‌ي موردي بود. اين پژوهش تأثير مداخله‌ي مبتني بر داستان شغلي من و روايت‌هاي ترسيمي كه در قالب 4 جلسه اجرا شد را‌ بر روي يك مورد مطالعه، به طور عميق مورد بررسي قرار داد. شيوه‌ي جمع‌ آوري داده شامل مصاحبه‌ي عميق، مشاهده و ثبت اسناد بود. بررسي تغييرات زندگينامه‌ي شغلي آينده نگر، با استفاده از فرم زندگينامه‌ي شغلي آينده نگر(رفوس، 2009) به صورت مقايسه‌ي پيش‌پس مداخله صورت پذيرفت. مقايسه‌ي پيش‌پس مداخله‌ي مورد مطالعه در يافته‌ها‌ دو تغيير موضوعي در فرم زندگينامه‌ي آينده‌نگر در موضوعات كلي به مضمون موضوعات مشخص تر و نيز بي‌اعتنايي به مضمون جهت‌گيري را گزارش كرد . نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد كه استفاده از مداخله‌هاي روايتي (MCS) و (PN)در قالب يك مداخله‌ي واحد، براي گسترش روايتهاي آينده‌نگرانه‌ي مسيرشغلي مورد مطالعه مفيد بوده و هم‌چنين، با ايجاد تغيير در عامليت و تأمل پيشگي به عبور موفق او در گذار دانشگاه كمك كرده است.