عنوان مقاله :
تحليل تطبيقي مفهوم اعتدال در اندرزهاي «دينكرد ششم» و «شاهنامه» فردوسي
پديد آورندگان :
دلپذير ، زهرا دانشگاه بيرجند , بهنام فر ، محمد دانشگاه بيرجند - گروه زبان و ادبيات فارسي , راشد محصل ، محمد رضا دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
دينكرد ششم , شاهنامۀ فردوسي , اعتدال , پيمان و ادبيات تطبيقي.
چكيده فارسي :
يكي از مفاهيم بنيادي در انديشۀ ايراني، اصل اعتدال و ميانه روي در امور زندگي است كه در كتاب ها و اندرزنامه هاي پهلوي به ويژه كتاب ششم دينكرد، مفصلترين اندرزنامه به زبان پهلوي، نمود بارزي دارد. در شاهنامۀ فردوسي نيز كه چكيدۀ فرهنگ ايران پيش از اسلام به شمار مي آيد، ميانه گزيني، يكي از اصول اساسي است كه در اندرزهاي مختلف به آن تأكيد شده است. در اين مقاله كوشيده ايم تا به شيوه تطبيقي و با رويكرد تحليل محتوا، همساني هاي اين دو كتاب را درباره اعتدال بازنماييم. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه مفهوم اعتدال در دينكرد ششم و شاهنامۀ فردوسي به يكديگر بسيار نزديك است. در هر دو كتاب، افراط و تفريط از مصاديق شر و بدي هستند و خير و نيكي كه در ميانه اين دو قرار ميگيرد، نماد اعتدال است. از سوي ديگر نيكي مساوي با كردار، پندار و گفتار نيك است؛ سه اصل مهم باور زرتشتي كه با خرد، ارتباطي مستقيم و تنگاتنگ دارند و انسان را به زندگي خردمندانه اي راهنمايي مي كنند كه اصل آن ميانه روي است. بين اعتدال و عدل و داد نيز پيوند تنگاتنگي وجود دارد كه مفهوم اشه در انديشه مزدايي را تداعي مي كند. گفتني است كه مفهوم اعتدال در دينكرد ششم با اندرزهاي بخش تاريخي شاهنامه، به ويژه ابيات مربوط به دوران پادشاهي خسرو انوشيروان، تطابق بيشتري دارد و گاهي اندرزهايي كاملاً يكسان در اين زمينه به چشم مي خورد كه بيانگر تأثير گذاري دينكرد ششم بر شاهنامه يا منابع يكسان اندرزي دو كتاب است.
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي
عنوان نشريه :
پژوهش زبان و ادبيات فارسي