عنوان مقاله :
ارائه الگوي يكپارچه سازي نظام منابع مالي اسلامي و ماليات‌هاي متعارف در ايران (جمع‌آوري و مصرف منطقه‌اي در ماتريس سه بعدي ولي فقيه، منطقه و وظايف)
عنوان به زبان ديگر :
The presentation of a model for integrating Islamic and conventional taxes in Iran
پديد آورندگان :
كاشيان، عبدالمحمد دانشگاه سمنان - دانشكده اقتصاد و مديريت، ايران، سمنان , شعباني، احمد دانشگاه امام صادق - دانشكده معارف اسلامي و اقتصاد، ايران، تهران
كليدواژه :
ماليات , خمس , زكات , يكپاچه‌سازي
چكيده فارسي :
طراحي الگوي يكپارچه سازي نظام منابع مالي اسلامي (خمس و زكات) و ماليات‌هاي متعارف، به دليل ارتباط تنگاتنگي كه با مقوله‌هاي فقهي، اقتصادي، اجتماعي و همچنين فرهنگي دارد، داراي پيچيدگي‌هاي بسياري است و همين امر سبب شده است كه اين موضوع، به موضوعي بين‌رشته‌اي تبديل شود. طراحي چنين الگويي نيازمند آن است كه دستكم درباره شش مؤلفه موضع‌گيري شود: چهار مؤلفه مربوط به حوزه جمع‌آوري منابع مالي اسلامي و ماليات‌هاي متعارف است كه شامل نوع معافيت مالياتي، مرجع جمع‌آوري‌كننده، ساختار جغرافيايي و نوع ماليات مشمول تخفيف است و دو مؤلفه نيز مربوط به حوزه مصرف است كه شامل نوع مصارف خمس و زكات و ماليات و ساختار مصارف آن است. از كنار هم قرار گرفتن اين مؤلفه‌ها الگوهاي متعددي در حوزه طراحي الگوي يكپارچهسازي ايجاد مي‌شود. در اين مقاله تلاش مي شود تا با استفاده از روش تحليلي- توصيفي و با گردآوري داده‌هاي كتابخانه‌اي و بهره‌گيري از مؤلفه‌هاي مذكور، ضمن بررسي و نقد پيشنهادهايي كه تاكنون در اين زمينه ارائه شده اند، پيشنهادهاي جديدي ارائه گردد. پيشنهاد ارائه شده داراي يك ساختار جمع‌آوري و مصرف منطقه‌اي و ماتريسي سه بعدي شامل ولي فقيه، منطقه و وظايف است.
چكيده لاتين :
Designing a model for integrating the Islamic taxes (khoums and zakat) and conventional taxes has a lot of complexity due to its close relationship with the jurisprudential, economic, social, and cultural factors. Designing such a structure requires deciding about at least 6 factors. 4 factors are related to the collection of resources and 2 factors are related to the expending. By using these factors, there are several models. This paper want to provide new suggestions by using a descriptive analytical method and collecting library data and utilizing the above mentioned factor while reviewing and criticizing the suggestions made so far in this area. The suggested pattern is regional collecting and expending taxes with a three dimensional matrix including the ValiFaghih, the region, and tasks.
عنوان نشريه :
تحقيقات بنيادين علوم انساني
