كليدواژه :
معرفت , فناوري و پيشرفت , علم ديني , سكولاريسم , روش شناسي , علم تجربي , عقل جزئي , عقل برهاني
چكيده فارسي :
اين مقاله از دو بخش عمده تشكيل شده است: بخش اول، تبيين چهار رويكرد موجود درباره علم در ميان مسلمانان و شعب گوناگون هر يك از رويكردهاي مزبور به همراه با نقد مختصر هر يك از آنها؛ و بخش دوم، تبيين رويكرد پنجم به مثابه رويكرد مختار در قالب چهار اصل عمده. در بخش پاياني اين مقاله با طرح چندين پرسش فلسفه علمي و پاسخ به آنها، پايداري رويكرد پنجم كه رويكرد مختار است ارزيابي شده است. مغز رويكرد پنجم اين است كه اولاً قلمرو دين مقتضي شكل گيري علوم انسانيِ اسلامي است، لكن مقتضي شكل گيري علوم طبيعي، فني و پزشكي اسلامي نيست؛ ثانياًً در علوم انساني اسلامي، قرار بر جذب دانش و روش شناسي هاي تجربي نيست، بلكه بر اساس منطقه بندي جديدي كه در ساحت علم بالمعني الاعم صورت ميگيرد، هر يك از منابع و روش شناسي هاي علمي بر حسب قابليت و كاركردي كه دارد بهتنهايي و يا شراكتي در يك يا چند منطقه مشخص از مناطق مزبور قرار ميگيرد. مهمترين ثمره اين طبقه بندي، ارتقاي كارآمدي علوم انسانيِ اسلامي در شناخت و حل مسائل اساسي بشر و نزديك كردن معرفت انسان به يقين است؛ ثالثاًً علوم طبيعي، فني و پزشكي، اسلامي و غيراسلامي ندارند، ليكن در صورت عدم تعارض با زيرساختهاي فكري اسلام، مورد تأييد اسلاماند و عملاً نيز مشروعيت مييابند؛ رابعاً بشر در زندگي دنيوي داراي نيازها و پاسخ هاي مشترك است و اسلام دستاوردهاي بشري در حوزه علم و فناوري را مگر در مواردي كه با هدف پليد به دست آمده باشد، قبول دارد؛ خامساً اراده انسان در شكل گيري علم گرچه انكارناپذير است، اما تفاوت اراده به نسبي كردن خوبي و بدي در حوزه علم نميانجامد؛ سادساً اسلام جبر تاريخي را قبول ندارد و انسانها را در تغيير شرايط محيطي مسئول ميانگارد؛ لذا در اسلام چيزي به نام توقف و سكون در برابر شرايط به نام حوالت تاريخي و غيره وجود ندارد و قائلان به اين ديدگاه، خواسته يا نخواسته به سكولاريسم تن دادهاند.
چكيده لاتين :
This paper consists of two parts: the first part, the explanation of the four approaches to science among the Muslims and the various branches of each of these approaches, together with a brief critique of each of them; and the second part, the explanation of the fifth approach as a selected approach in the form of four major principles. In the final section of this paper, with the peresent of several questions of philosophy of science and its response to them the sustainability of the fifth approach, which is an approach, is evaluated. The fifth approach is that, firstly, the realm of religion is the formation of the Islamic humanities, but it is not necessary for the formation of Islamic natural sciences, medicine and so on; secondly, in the Islamic humanities, it is not intended to out knowledge and experimental methods, Rather, based on the new zoning in the field of humanities, each of the scientific sources and methodologies, in terms of functionality and function, are individually or collaboratively located in one or more regions of the specified regions. The most important result of this classification is to promote the efficiency of the Islamic humanities in understanding and solving the basic human issues and bringing human knowledge to the end; thirdly, natural, technical and medical sciences are not Islamic and non-Islamic, but its was confirmed and legitimized by Islamic worldview.