عنوان مقاله :
بررسي نقش ساختار كالبدي _ فضايي خانههاي هنرمندان ايران در ارتقاء تعاملات اجتماعي جامعه
پديد آورندگان :
محمد اصلاني ، حسنا دانشگاه صنعتي جنديشاپور دزفول - دانشكده معماري و شهرسازي , مؤمني ، كورش دانشگاه صنعتي جنديشاپور دزفول - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري , ديدهبان ، محمد دانشگاه صنعتي جنديشاپور دزفول - دانشكده معماري و شهرسازي - گروه معماري
كليدواژه :
تعاملات اجتماعي , خانه هنرمندان , نحو فضا , بناي سنتي , تغيير كاربري , Depth Map
چكيده فارسي :
باوجود تغيير نيازهاي اجتماعي بشر در دوران مدرن، نياز به تعامل براي اعتلاي انسان و جامعه ثابت مانده است. وجود فضايي مانند خانههاي هنرمندان ميتوانند كمك شاياني به اين نياز نمايند، ارزيابي تأثير كالبد معماري اين بناها با توجه به ابعاد اجتماعيشان امري ضروري است. يكي از مهمترين نظريههاي اجتماعي در معماري نظريه نحو فضاست كه به بررسي چيدمان فضاي بناهاي معماري در ميزان موفقيتشان در ارتقاء تعاملات اجتماعي جامعه ميپردازد. هدف پژوهش حاضر ارزيابي معماري خانههاي هنرمندان ايران در ارتقاء تعاملات اجتماعي جامعه است. روش تحقيق بهصورت تركيبي و شامل روشهاي توصيفي – تحليلي، قياسي است و با ارزيابي نتايج حاصل از گرافهاي تصويري و دادههاي عددي نرمافزارهاي Depth Map وAghraph ارزيابي پارامترهاي كالبدي اجتماعپذيري؛ عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعي جامعه در بناهاي مطالعاتي شناسايي شدند. نتايج نشان داده است كه خانه هنرمندان اصفهان بهواسطه داشتن وروديهاي متعدد بين فضاها امــكان ورود و خــروج افــراد بيشتر فراهمشده است و راهروهاي طولاني خانه هنرمندان تهران كارايي اين بنا را كم كرده است و خانه هنرمندان تبريز با راهروهاي پيچدرپيچ و سرويس بهداشتي در مركز بنا كارايي اجتماعي آن را كاهش داده است. ميتوان نتيجه گرفت تغيير كاربري و ساماندهي فضايي مناسب يك بنا ميتواند در ارتقاء اجتماعپذيري آن بنا باشد.
عنوان نشريه :
مديريت شهري
عنوان نشريه :
مديريت شهري