عنوان مقاله :
روش پژوهش به مثابه مصنوعي فناورانه و دلالتهاي آن در روششناسي علوم انساني
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
عاشوري، مهدي موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران، تهران، ايران
كليدواژه :
روششناسي , فلسفۀ روش , طراحي روشهاي تحقيق , مصنوع فناورانه
چكيده فارسي :
يكي از مباحث رايج در چيستي علوم انساني و توسعۀ آن بحث از روشپژوهشي و روششناسي در علوم انساني است. با وجود كثرت مطالب، مقالات، و حتي كتابهاي درسي در روش تحقيق، در اينكه مقصود از روششناسي چيست، ابهامها و اختلافنظرهاي بنيادين وجود دارد. در ميان مباحث روششناختي، بيش از همه مباني فلسفي روشهاي پژوهش مورد توجه است. در اين مقاله پس از بررسي دو مثال از «روشهاي استنباط علّي» و «روشهاي بررسي اعتبار ابزارهاي گردآوري داده كمّي»، نشان داده ميشود كه بحث الگوهاي طراحي روش تحقيق در عين اهميت بسيار و تأثيرپذيري از مباني فلسفي، في نفسه بحثي فلسفي نيست؛ زيرا در طراحي يك روش تحقيق، ابتدا خلاقيت پژوهشگران و بهدنبال آن شناخت ظرفيتهاي اجزاي روش تحقيق نيز مؤثر هستند و اين بحث يكي از مباحث بسيار مهم روششناسي است. براي تبيين نقش «شناسايي ظرفيتهاي اجزاي تحقيق» در طراحي روش، از اين ايده استفاده ميشود كه روش پژوهش يك «فناوري نرم» است و روششناس، اصول طراحي مصنوعاتي فناورانه با كاركرد «توليد اطلاعات معتبر براي پاسخ به مسائل علمي» را ارائه ميدهد. بر اين اساس، با وجود عنصر خلاقيت، شناسايي ظرفيتهاي دروني ابزارهاي گردآوري و تحليل دادهها ركن دانشي روششناسي است كه استفاده از آنها هم متأثر از مباني فلسفي (بهويژه معرفتشناختي) و هم نيازمند استفاده از مباني غيرفلسفي ازجمله آمار و رياضيات، زبانشناسي، روانشناسي و جامعهشناسي و مانند آن است. اما عموماً طراحي روشها مبتني بر ايدههايي اساسي است كه حلقۀ واصل مباني و دانشهاي فني هستند و استخراج و ارزيابي اين ايدهها كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
عنوان نشريه :
تحقيقات بنيادين علوم انساني