عنوان مقاله :
تحليل مشاركت اجتماعي دانشگاهها در جامعه؛ با تأكيد بر انتظارات جامعۀ محلي
پديد آورندگان :
دولتي ، علي اكبر دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي , سيادت ، علي دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي , امين بيدختي ، علي اكبر دانشگاه سمنان - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي , نيستاني ، محمد رضا دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي
كليدواژه :
دانشگاه , مشاركت اجتماعي , جامعۀ محلي , انتظارات جامعه
چكيده فارسي :
تحليل مشاركت اجتماعي دانشگاه، هدف اصلي پژوهش حاضر بود. براي اين منظور از ديدگاه روششناسي از راهبرد دادهبنياد استفاده شد. قلمرو مطالعه استان و دانشگاه سمنان است. نمونۀ آماري شامل دو گروه ذينفعان داخلي دانشگاه (ازجمله كاركنان، معاونان و اعضاي هيئتعلمي دانشگاه) و ذينفعان خارجي دانشگاه (ازجمله مديران و كارشناسان سازمانهاي محلي، آموزش و پرورش، استانداري و شهرداري) در نظر گرفته شد. نمونهگيري بهصورت هدفمند انجام و حجم نمونه براساس شيوۀ نوظهور 29 نفر تعيين شد. افراد نمونه كساني بودند كه مناصب تأثيرگذار و تجربۀ مشترك دانشگاهي داشتند. تحليل دادهها، طي سه مرحله كدگذاري باز، محوري و انتخابي انجام شد و الگوي پارادايمي پژوهش به دست آمد. نتايج پژوهش نشان دادند از مهمترين عوامل علّي مشاركت اجتماعي دانشگاه، كارآيي و اثربخشي دانشگاه، پايش ادواري عملكرد دانشگاه ازطريق سازمانهاي محلي و همتايان، آموزش در زمينۀ مسائل زيستمحيطي، غنيسازي برنامههاي درسي و متناسبسازي محتواي آموزشي با نياز جامعه است. در اين ميان راهبردهايي از ديدگاه مطلعان كليدي و با توجه به تجربيات و ادراك آنان از وضعيت مشاركت اجتماعي دانشگاهي به دست آمد كه ميتوان به آموزش شهروندان و فرهنگسازي در زمينۀ كاهش توليد و تفكيك زبالههاي خانگي، بازكردن فضاي اجتماعي دانشگاه براي رشد و عرضۀ جوانان، آموزش صنايع دستي استان به زنان خانهدار بهويژه در مناطق محروم، حساسيت برنامههايي در زمينۀ حفاظت از محيط زيست و بازنگري محتواي آموزشي براساس نياز جامعه اشاره كرد. براي اجراي اين راهبردها نبايد از نقش عوامل محيطي مانند سياسيشدن دانشگاه و تغيير ديدگاههاي دولت، وجودنداشتن شايستهسالاري، سياست كاري مديران و وابستگي مديران به جريانهاي سياسي، تداخل نگرشهاي سياسي و علمي، وجودنداشتن آزادي علمي و اجتماعي، اختيارات محدود و ناچيز هيئتامنا، نداشتن حس مسئوليت و پاسخگويي دانشگاه نسبت به جامعه و همچنين از نقش عوامل زمينهاي ازقبيل ناهماهنگي بين اهداف، رسالتها و برنامههاي دانشگاهي، چابكنبودن دانشگاه در پاسخ به تغييرات محيطي، نقص فرهنگ پژوهش و عادت به مصرفگرايي علمي و فرهنگ مشاركت بين دانشگاه، صنعت و جامعه غافل شد؛ درنهايت، با وجود اين كنشها و واكنشها و با دستيابي به مشاركت اجتماعي دانشگاه بايد شاهد پيامدهايي ازقبيل كاهش آسيبهاي اجتماعي، افزايش كيفيت زندگي شهروندان و بهبود نيازهاي بهداشتي، نهادينهشدن تفكر كارآفريني در دانشگاه، كاهش بيكاري و همسويي آموزش با نيازهاي جامعه بود.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي كاربردي
عنوان نشريه :
جامعه شناسي كاربردي