عنوان مقاله :
پيوند سياست و هنر در شوروي (مطالعۀ موردي: واقعگرايي سوسياليستي در عصر استالين)
پديد آورندگان :
قزلسفلي ، محمدتقي دانشگاه مازندران
كليدواژه :
ادبيات , استالين , ايدئولوژي , شوروي , واقعگرايي سوسياليستي , هنر
چكيده فارسي :
در اين نوشتار ميخواهيم رابطۀ هنر و سياست با تمركز بر نظريۀ هنري در شوروي دوران استالين را واكاوي و نقد كنيم. پس از آنكه استالين در آييننامهاي سازمانهاي مستقل فرهنگي اتحاد شوروي را منحل كرد، كنگرۀ نويسندگان اين كشور، مهمترين هدف خود را تحقق واقعگرايي سوسياليستي معرفي كرد. بنابر آن همۀ توليدات فرهنگي به لزوم وفاداري از آرمانهاي انقلاب فراخوانده شدند. واقعگرايي سوسياليستي از ابتداي دهۀ 1930 تا زمان سقوط اتحاد شوروي يگانه روش رسمي خلاقيت و تعهد براي اهالي فرهنگ و هنر بود. چنانكه ساختار قدرت تخطي از آن را برنميتافت. با توجه به حضور سياست در ساحت فرهنگ و هنر، اين پرسش مطرح است كه چگونه واقعگرايي سوسياليستي و نوع عملكرد آن بازتابدهندۀ علائق قدرت و سياست در شوروي عصر استالين بوده است؟ در پاسخ سه اصل زيربنايي، زيباييشناسي و واقعگرايي سوسياليستي را بررسي ميكنيم تا فرضيۀ نوشتار را به آزمون بگذاريم: 1. هنر براي خلقها يا اصل مردمگرايي در هنر؛ 2. تعهد به حزب؛ 3. اصالت ايدئولوژيك. براي ارائۀ نشانههايي از اصول گفتهشده برخي آثار هنري و ادبي اين دوره به همراه ديدگاه ساخت قدرت را بررسي كرديم. يافتهها نشان ميدهد اين مكتب در برابر نظام سياسي برخوردي فعالانه داشته و با توجه به پيوند با امر سياسي اصل آزادي در هنر به مصلحت قدرت تسليم شده است. اين نوشتار به روش توصيفي-تحليلي نوشته شده و رويكرد نظريۀ انتقادي را مورد توجه قرار داده است.
عنوان نشريه :
مطالعات اوراسياي مركزي
عنوان نشريه :
مطالعات اوراسياي مركزي