ارزيابي بلوغ مديريت دانش واحدهاي سازماني با استفاده از تحليل پوششي داده‌ها

هدف: امروزه اقتصاد جهاني از اقتصاد بر پايه منابع فيزيكي به اقتصاد دانش‌بنيان تغيير نموده است. سازمان‌هاي پيشرو با مديريت دارايي‌هاي فكري خود بيش از پيش ارزش افزوده ايجاد و مزيت رقابتي بلند‌مدت ايجاد مي‌كنند. يكي از رايج‌ترين فرايند‌هايي كه سازمان از دانش و سرمايه فكري خود ثروت توليد مي‌نمايد، مديريت دانش است. مديريت دانش موجب توانمندسازي نوآوري مي‌شود. از سويي امروزه دانش تنها منبع مطمئن براي ايجاد مزيت رقابتي پايدار در سازمان‌ها به‌شمار مي‌آيد. هدف  پژوهش حاضر ارزيابي بلوغ سازماني با استفاده از مديريت دانش با استفاده از تحليل پوششي داده‌ها است. روش‌شناسي پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، كاربردي و توسعه‌اي است. جامعه آماري 6 واحد سازماني شركت مورد مطالعه مي باشد. چارچوب نظري پژوهش از مدل بلوغ مديريت دانش ترك‌زاده (2010) برگرفته شده است. نهاده‌، مجموع مولفه‌هاي مدل بلوغ مديريت دانش و ستاده سطح بلوغ محاسبه شده مي‌باشد. براي تجزيه و تحليل داده‌هاي پژوهش از نرم‌افزار لينگو استفاده گرديد. براي تعيين بالاترين نسبت كارايي و دخالت دادن ميزان نهاده‌ها وستاده‌هاي ساير واحدهاي تصميم‌گيرنده درتعيين اوزان بهينه براي واحد تحت بررسي، مدل پوششي BCCورودي محور استفــاده شده است. يافته‎ها: بر اساس نتايج مطالعه انتظار مي‌رود با فراهم نمودن اقدامات كنترلي بتوان سطح بلوغ مديريت دانش واحدهاي سازماني را به‌طور چشمگيري ارتقا داد. مهم‌ترين راه‌حل‌هاي كنترلي ارائه آموزش، يادگيري سازماني و فردي، تسهيم دانش، نوآوري و تدوين چشم‌انداز و راهبرد دانشي براي راهبري ابتكارات مديريت دانش مي‌باشد. اصالت/ارزش افزوده علمي: تلفيق اين دو مجموعه مديريت دانش و بلوغ سازماني، به سازمان‌ها كمك مي‌كند تا اثربخشي فرايندهاي خود را افزايش دهند و مسائل بحراني را مشخص نمايند.