عنوان مقاله :
همگني تلاشي هويتي و گسست روايي در سلوك محمود دولت آبادي
پديد آورندگان :
حجازي ، نصرت دانشگاه تربيت مدرس - گروه زبان و ادبيات فرانسه
كليدواژه :
گسست روايي , تلاشي هويتي , لينتولت , روايتپردازي , محمود دولتآبادي , سلوك
چكيده فارسي :
نگرش هستيشناختي نويسنده از وراي جهان داستاني كه بهتصوير ميكشد يا براساس مضموني كه بسط ميدهد، در حقيقتِ متني بازتاب مييابد. وانگهي سبك نگارش نويسنده، شيوه شخصيتپردازي و بهويژه روايتپردازي داستان در بازتاب جهانبيني او مؤثر خواهد بود. هدف از اين نوشتار بررسي همگني يا ناهمگني مضمون هويتي و قالب روايي در داستان سلوك دولتآبادي براساس نظريات روايتشناسي لينتولتي است. اين پرسش مطرح ميشود كه آيا ميتوان بين قالب صوري روايي و محتواي داستاني اين اثر ارتباطي مؤثري يافت. بهعبارتي آيا حركتهاي سيال، موّاجين و تشويشهاي ذهني نويسنده كه در مضامين دهليزوار رمانهاي پيشين دولتآبادي بازتاب يافته (و بهقول خود نويسنده پس از مدتها تراش و سايشها از بيش از هفت خوان گذر كرده تا در سلوك قرار يابد) توانسته است در تطابق و هماهنگي معناداري با شيوههاي روايتپردازي اين رمان قرار گيرد؟ فرض بر اين است كه در يك اثر، هم قالب روايي و هم محتواي داستاني ميتوانند نحوۀ نگرش شخصي نويسنده به جهان هستي و آدمي را بهنمايش گذارند و اگر سطح مضموني حاوي تكهشدگيها و شكستگيهاي هويتي است، سطح روايي نيز بايد متضمن شكست و تلاشي تجربه زيسته نويسنده باشد. نتايج اين نوشتار حاكي از آن است كه تلاشي هويتي در سطح مضموني با گسيختگي روايي در تطابق كامل قرار دارد. اين گسيختگي تمام ابعاد روايتپردازي چه در سطح وجوه روايي و چه در گونههاي روايي نمود يافته و با سطح مضموني و هويتي رمان همراستاست.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي