عنوان مقاله :
نقش ميانجي تنظيم هيجان شناختي در رابطه طرحوارههاي ناسازگار اوليه با همسرآزاري
پديد آورندگان :
زادهمحمدي ، علي دانشگاه شهيد بهشتي - پژوهشكدۀ خانواده - گروه روانشناسي باليني , كردستانچي اصلاني ، حميد دانشگاه شهيد بهشتي - پژوهشكدۀ خانواده - گروه روانشناسي باليني
كليدواژه :
تنظيم هيجان شناختي , طرحوارههاي ناسازگار اوليه , همسرآزاري , بدتنظيمي هيجاني
چكيده فارسي :
اهداف: هدف اين پژوهش بررسي نقش واسطهاي تنظيم هيجان شناختي در رابطه بين طرحوارههاي ناسازگار اوليه و همسرآزاري بود. مواد و روش ها: پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي بود. بدين منظور 324 نفر (226 زن، 98 مرد) از زنان و مردان متأهل ساكن شهر تهران در سال 1397، به صورت نمونهگيري در دسترس از پنج منطقه مختلف تهران انتخاب شدند. شركتكنندگان پرسشنامه تاكتيكهاي حل تعارض استراوس و همكاران (CTS2)، فرم كوتاه پرسشنامه طرحوارههاي ناسازگار اوليه يانگ (YSQSF)، پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان گارنفسكي و پرسشنامه كرايج و اسپينهاون (CERQ) را تكميل كردند. براي تحليل دادهها از همبستگي پيرسون، مدليابي معادلات ساختاري، و از نرمافزار AMOS نسخه 23 استفاده شد. يافته ها: نتايج معادلات ساختاري نشان داد مسير مستقيم معناداري از طرحوارههاي ناسازگار اوليه بر تنظيم هيجاني و از تنظيم هيجاني منفي بر همسرآزاري برقرار است. همچنين مسير غيرمستقيم معناداري نيز از حوزههاي اول، دوم، و سوم طرحوارههاي ناسازگار اوليه به همسرآزاري به واسطه تنظيم هيجاني منفي، به ترتيب با ضريب مسير 0/13، 0/16، و 0/13 برقرار است. ضمن اينكه شاخص كايدو بر درجه آزادي (x2/dF) برابر با 1/595، شاخص ريشه ميانگين مجذورات تقريب (RMSEA) برابر با 0/045 وشاخص برازندگي تطبيقي (CFI) برابر با 0/953 بود كه نشانگر برازندگي خوب مدل است. نتيجه گيري: بنابراين بر اساس يافتههاي اين پژوهش ميتوان نتيجه گرفت كه رابطه طرحوارههاي ناسازگار اوليه و همسرآزاري يك رابطه خطي و ساده نيست و تنظيم هيجان در اين رابطه نقش واسطهاي دارد.
عنوان نشريه :
روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران
عنوان نشريه :
روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران