عنوان مقاله :
مطالعه تاريخمند و ديالكتيكي سير پيدايش مطالعات فرهنگي بيرمنگامي: مطالعات فرهنگي بهمثابه سنتزي نوين
پديد آورندگان :
فاضلي ، نعمت الله پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي , مرادي ، كامران دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
مطالعاتفرهنگي , نخبهگراييفرهنگي , فرهنگگرايي , ديالكتيك , استوارت هال
چكيده فارسي :
مطالعات فرهنگي رويكردي نظري نوين در علوم انساني در خلأ متولد نشده است. اين رويكرد همانند هر رويكرد نظري در واقع با بحراني كردن رويكردهاي پيشين خود تلقيهاي نويني را صورتبندي نمود. فرهنگگرايي بريتانيايي نخستين گامهاي شكلگيري مطالعات فرهنگي بود. فرهنگگرايي با بحراني كردن رويكرد نخبهگرا حيات جديد خود را صورتبندي كرد. پس از تقابل فرهنگگرايي و نخبهگرايي اين استوارتهال بود كه تواسنت با باز تعريف كردن مسائل محوري مطالعاتفرهنگي حياتي منسجم به اين رويكرد ببخشد.از آنجا كه دغدغه اصلي فرهنگگرايي نقد از نخبهگرايي بود لذا در صورتبندي ايجابي داراي فقدان است و اين فقدان رويكردي نوين، بهمثابه سنتز را ايجاب ميكند كه همان تلقيها و صورتبنديهاي استوارت هال از مطالعات فرهنگيست. استوارت هال با ايجاد دم و دستگاه نظري منسجم همچون چرخهي فرهنگ شيوهي جامعي را براي مطالعهي لايههاي مختلف فرهنگ و رابطهي فرهنگ و قدرت ارائه داد. همچنين وي با تلفيق رويكردهاي فرانسوي در پرداخت به فرهنگ و رويكرد بيرمنگامي گامي بس بلند براي توسعه و گسترش مطالعات فرهنگي بر داشت. به همين دلايل اين مقاله در راستاي شرح به دست آمدن اين جايگاه رفيع توسط استوارت هال مسير خود را مييابد. اين مقاله براي ارائهي دركي تاريخمند از سير پيدايش مطالعات فرهنگي از قرائت ماركس از ديالكتيك هگلي يعني سهگانهي تز آنتيتز و سنتز استفاده ميكند. اين مقاله رويكرد نخبه گرا را تز، رويكرد فرهنگ گرا را آنتي تز و رويكرد مطالعاتفرهنگي مد نظر استوارت هال را سنتز قرار ميدهد و تقابلهاي آنها را بررسي مينماياند
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي و ارتباطات
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي و ارتباطات